دنیای زیبای من

من طربم طرب منم زهره زند نوای من

دنیای زیبای من

من طربم طرب منم زهره زند نوای من

مجال من همین باشد که ...

این روزها کمتر مینویسم مبادا هر چه بنویسم به نک و ناله تبدیل شود ...

بشدت سعی می کنم نیمه پر لیوان خالی را ببینم و حتی اگر شده رشته کوچکی از امید را به چنگ بیاورم ٬ دیگر ولش نکنم.


بسلامتی ، خواندن را شروع کرده ام ! دارم "مدخل فلسفه غربی معاصر " از تقریرات دکتر محمود خاتمی را به کندی می خوانم  که در بخش اول به فلسفه قاره ای و در بخش دوم به فلسفه تحلیلی پرداخته و چکیده درسهای این استاد داشگاه تهران در طی سالهاست و برای کسانی که مثل من از فلسفه هیچ نمی دانند بکار می آید ... بهتر است از ماحصل خواندنم بعدها بنویسم. کتاب را دوست خوبم آقای ابریشمی معرفی کرده اند.


در مقدمه کتاب آمده است " تعریف فلسفه ممکن نیست . این نقص فلسفه نیست بلکه کمال فلسفه است . افق های فلسفه باز است و فکر است که از فکر دفاع می کند...." 


جذابیت حال حاضر فلسفه برایم این است که از قید مکان و زمان آزاد است و به کل بشریت تعلق دارد هر چند بی شک از نظر تاریخی زمان و شرایط اجتماعی بسیار مهم است اما  زمان و شرایط حال به گونه ایست که  بهتر است  موقتاً کنار بگذارمشان و دوری و دوستی پیشه کنم .


 مجال من همین باشد که پنهان مهر او ورزم

حدیث بوی و آغوشش چه گویم چون نخواهد شد