دنیای زیبای من

من طربم طرب منم زهره زند نوای من

دنیای زیبای من

من طربم طرب منم زهره زند نوای من

ایستاده با رویاها

اینجا جایی که من در حال زیستنم ، ممکن است اتفاقاتی بیفتد که هر کدام برای بیزار کردنت از زیستن کافی است و باز هم ممکن است تمام این اتفاقات در یک روزمعمولی برایت بیفتد تراکم و فشردگی آنها ممکن است آن روز بغض را در گلویت جمع کند و شب که با دستهای سیاه به خانه بر می گردی با صدای گرفته آواز دیوار بی در بغضت بشکند و اشک پهنای صورتت را پر کند ...


- صبح پسرک فرمی از طرف مدرسه بدستت بدهد برای پر کردن ... نگاه کنی ببینی یک جور آزمون عقیدتی است درباره جنگ نرم و پدافند غیرعامل و شیطان پرستی و ...  کار هم شاهکار معلم آمادگی دفاعشان است !


- نزدیک ظهر مدیر محل کارت به اتاقش دعوتت کند و بعد از کلی تعریف و تمجید از کارت و از اینکه تو تنها کسی هستی که لیاقت مدیر اینجا شدن را دارد و کلی هندوانه بی ربط دیگر  ، بعنوان مقدمه چینی حرف اصلیش بگوید گزارش هایی هست که گفته اند شما با لباس غیر رسمی و رنگ های غیر رسمی تر  می آیید سر کار و بعد مشفقانه ! نصیحتت کند که ممکن است از این راه بخواهند به شما ضربه بزنند، لطفاً رعایت کنید و...


- سر ظهر در دانشگاه بفهمی که تنها کلاسی که این ترم ارزش سر کلاس نشستن را داشت و مباحث نظری مهمی با یک استاد خوب در آن طرح می شد که دقیقاً مورد علاقه ات بودند و مدتها دنبال یادگیری آنها بوده ای  به علت تعداد کم دانشجو و به حد نصاب نرسیدن کلاس حذف شده است . در عوض کلاسهایی که با اتلاف وقت و مطایبه و بحث های سطحی و روزنامه ای برگزار می شوند در حال انفجارند ! بحث با مدیر گروه و رییس دانشکده هم البته بی فایده است.


- نا امید و پریشان از دانشگاه که بیرون می زنی ببینی نه تنها ماشین از جایی که پارک کرده ای جابجا شده علاوه بر آن یکی از لاستیک ها هم چسبیده به زمین .... نگهبان های دم پارکینگ دانشگاه از داخل اتاقکشان فقط بهت لبخند می زنند و دوباره مزمزه می کنی طعم گس جبر جغرافیایی را


اما بعد از آن مراسم اشک ریزان حین رانندگی ، همان ماهی گریز معروف با سحری که نمی دانم چیست از برکه های آینه راهی به من می جوید ... هنوز امیدوارم برای جنگیدن، برای ماندن ، برای زیستن و برای داشتن رویاهایم ...

 

 

 

شروع یک زن ، چرا ؟

همه چیز خوب بود ... اسم کتاب ، طرح روی جلدش ، اسم نویسنده اش که با داستانهای کودکانه اش در کیهان بچه ها خاطره داشتی ، نوشته ی پشت جلد کتاب و حتی قیمتش ، می گفت که می توانی با این کتاب  تجربه کوتاه و خوبی از داستان های ایرانی داشته باشی اما همه چیز اشتباه بود ... اگر شروع یک زن این باشد ای کاش زودتر این زن به پایان برسد.


داستان کتاب درباره پروین است زنی که با همسر و دخترش در کانادا زندگی می کند کلماتی از کتاب به ما می گوید که او عقاید شبه مدرنی دارد و زنی امروزی با روابط آزاد است . اما در میدان نزدیک خانه شان در تورنتو  نیمکتی هست که نشستن رویش به او آرامش می دهد و او اسمش را گذاشته نیمکت امام زمان . در سفرش به ایران مناره های نیم ساخته مسجد ولنجک و اذان حسینعلی شریف حالش را عوض می کند و دعا میکند و هم زمان با او اذان می گوید و اسمش را می گذارد تجربه دینی !


بقیه جاهای داستان هم این شخصیت به همین اندازه پا در هوا و بلا تکلیف است . با همسرش مشکلی ندارد اما نمی خواهد با او بماند گاهی عاشق اوست و گاهی تا مرز خیانت به او پیش می رود  اما نهایتاً نزد او بر می گردد.


پروین زن پرسشگری نیست و در مقابل این همه بلاتکلیفی و تناقض گویی تکلیفش روشن است و  پرسش و سوالی هم ندارد پس فکر نمی کند و تلاشی هم برای یافتن چیزی نمی کند ترجیح می دهد وقتش را با ملاقات با دوستان قدیمی و گاهی روی هم ریختن با آنها  و مزه پرانی های لوس و تجربه های خنک  پر کند.


چیزی که تحملش دشوار بود اصرار نویسنده به پرداختن کاریکاتوری به دغدغه های سیاسی بود . پروین در مدت اقامتش در ایران توسط دوستی با زنانی ملاقات می کند که نماد فعالان حقوق زنان هستند و مدام می گویند :" بشکنید ... بشکنید الگوهای کهن را " تصویر نشان داده شده از آن زنان ، موجوداتی بی منطق ، خشن ، زشت و بی سلیقه و عقده ای است. نویسنده تابلویی بی قواره و کریه و البته غیر واقعی از فمینیسم ایرانی نشان داده است . واقعاً با این همه کتاب خوب چرا باید سراغ چنین کتابی رفت ؟


پ . ن 1 :  شروع یک زن / فریبا کلهر / انتشارات ققنوس / 1391

پ . ن 2 : خواندن این کتاب به یک بار هم نمی ارزد . کاش خاطره ی کارهای کودک و نوجوان فریبا کلهر را خراب نمی کردم .

پ . ن 3 : نویسنده این اثر و زنان هم فکرش باید از خود بپرسند چرا لازم می دانند در خراب کردن و له کردن و نه نقد کردن فمینیسم پیش قدم شوند ؟  فمینیست های وطنی هم مثل تمام فمینیست های دنیا باید از خود بپرسند چه سهمی در این تصویر کج و معوج از فمینیسم دارند ؟