دنیای زیبای من

من طربم طرب منم زهره زند نوای من

دنیای زیبای من

من طربم طرب منم زهره زند نوای من

فرهنگ در گور خودکامگان

اگر چه تجربه نشان داده که محتوای آموزشهای رسمی هرگز نمی تواند  نسلی را دین دار یا بی دین کند و برنامه های دین دار کردن آمرانه و فشار های ایدئولوژیک بر نسل ما و نوتر از ما  هرگز موفق نبوده و کارایی نداشته است . اما گویا راه دیگری برای حفظ قدرت وجود ندارد و کماکان در بر پاشنه قبلیش می چرخد .


وقتی تصور مقامات این است که آموزش وسیله ای است برای  شبیه سازی آدمهای مطلوب حکومت که ملت بزرگ و حماسه ساز ایران را می سازند بعنوان پس زمینه ای تابع و دنباله رو حکومت . آن گاه  نیروی عریانی از بازوی قدرت ، مثلاً فرمانده تشکیلاتی شبه نظامی ، آستین بالا زده و مطالباتش از آموزش را به زبان می آورد:


"مطالبه اصلی بسیج از مسئولان آموزش و پرورش، گسترش فرهنگ شهادت در کتاب های درسی دانش آموزان است. وی افزوده که محتوای دروس آموزش دفاعی در مقاطع راهنمایی و دبیرستان، خشک و کلاسیک هستند و بسیج می‌خواهد این حالت را از طریق وارد کردن موضوع شهادت تغییر دهد و دخالت های مستقیم تری در تالیف کتب درسی اعمال کند."


گو اینکه دخالت های غیر مستقیم کفایت نکرده است !


در این وانفسا بالاترین مقام اجرایی کشور در آموزش هم  دست بر سینه و با دلی خجسته می گوید : "آموزش و پرورش در زمینه های گوناگون در بحث ایثار و شهادت کار می کند و با احداث ده هزار مدرسه قرآن، در واقع اتوبان شهادت و انسانیت را نشان می دهد."


کمی آن سوتر 12 رشته علوم انسانی که از قضا رشته مطالعات زنان،  هم بین آنهاست غیر لازم شناخته می شوند و بودنشان با آن محتوای فاسد غربی! مایه انحراف و ضلالت دانشجویان .


همین زمان هم به نقل از علی رضا قلی ـ نویسنده جامعه شناسی نخبه کشی ـ می توان نالید که باز هم  فرهنگ ایران ، رنج خودسازی را بر نتافت و خود را در گور خودکامگان مدفون کرد ، داور تاریخ هم گفت تا بر گورش بنویسند :


کسی که در اینجا غنوده است

هزار سال در تولد خویش تأخیر داشت

او معاصر خویش نبود

و کاسه سفالین فکرش گنجایش خرد دورانش را نداشت

و جسم بیمارش توان پیمودن را

دریغا " که با اشک شوق آمدی "

و در منجلاب سفاهت رفتی ...

نظرات 46 + ارسال نظر
حسین دوشنبه 10 آبان 1389 ساعت 01:44 ق.ظ http://penfreedom.blogfa.com/

سلام
اگر ماحصل انقلاب فرهنگی اول پس از 20سال به وجود آمدن موج 2 خرداد و به دنبال آن موج سبز است ،تکلیف انقلاب فرهنگی دوم دیگر مشخص است.
علم جامعه شناسی ، علم بررسی رفتار و کنش آدمیان در اجتماع است مانند علم زیست شناسی که دانش مربوط به مطالعه موجودات زنده است.
حال همان قدر که جامعه شناسی اسلامی بی معنا و مفهوم است که زیست شناسی اسلامی ، ریاضیات مسیحی و فیزیک یهودی !!!

سلام
البته همین طور است اما نسل ما جزغاله شد بس که سوخت .

هیوا دوشنبه 10 آبان 1389 ساعت 02:33 ق.ظ http://www.seafearless.blogsky.com

سلام.
فرهنگ سازی ایشان را در این سی ساله به وضوح شاهد بوده ایم و خود می فهمیم که چه اثری داشته است.
من نگران کار فرهنگی!!! اینان نمی باشم چون معتقدم آینده ای بهتر از بسیاری از فرهنگ سازیهایی که انجام داده اند را برایش نمی توان متصور بود، بلکه نگران آن همه سرمایه ی انسانی و مادی هستم که برای این فرهنگ سازی خرج می شود.
بر عبث می پاییم (می پایند!)، جویبار لحظه ها جاریست...

سلام
فرهنگ سازی کدام است ؟ کار فرهنگی شان هم کشتن فرهنگ است .

نیکادل دوشنبه 10 آبان 1389 ساعت 08:16 ق.ظ http://aftabsookhte.blogfa.com/

سلام بر فرزانه عزیز
باید به بچه ها یاد داد که پا گذاشتن توی اتوبان چقدر خطرناکه و همیشه باید از روی خط کشی یا پل عابر پیاده رد بشن

سلام نیکادل جان
بچه ها رو میگی ؟ خودشان دست ما را هم می گیرند از پل و خطکشی رد می کنند. آی زبل اند این بچه ها

ققنوس خیس دوشنبه 10 آبان 1389 ساعت 09:14 ق.ظ

سلام
ای کاش ای کاش داوری در کار بود
ای کاش قضاوتی در کار بود !!

سلام
یه کاش دیگر می نوشتی دور هم باشیم

البته که هست ققنوس جان ... اما داوریش به درد من و شما نمی خوره ... تا حکم صادر شود ما را از زمین انداخته اند بیرون

احسان میرزائی دوشنبه 10 آبان 1389 ساعت 09:31 ق.ظ http://online-reporter.blogfa.com

سلام


خب شما فکر کردی چی میشه که دوره ی آخر زمان میاد ؟
انسان های متظاهر که درونشون با بیرونشون به خاطر جبر و استبداد فرق میکنه .
بی عدالتی و فساد و هزاران مشکل فرهنگی و اجتماعی دیگر که با آن درگیر هستیم از پس عقده هایی می آید که در پی فشار های گوناگونی ست که به افراد یک جامعه وارد می شود .
شاد شاد شاد باشید

سلام
بنده در این باره هیچ فکری نمی کنم

بید مجنون دوشنبه 10 آبان 1389 ساعت 10:23 ق.ظ http://fenap.blogspot.com/

در واقع اتوبان شهادت و انسانیت را نشان می دهد."


مضحک ترین قسمت اظهار نظرشان
...
آموزش های مدرسه خصوصا ٌ در مقطع ابتدایی،از آنجا که مستقیما ً ضمیر ناخود آگاه را هدف قرار می دهند تاثیرات بلند مدت دارند.این آموزش ها در محیط مدرسه ارائه می شوند که از لحاظ تاثیر گذاری بعد از مادر و خانواده در رتبه سوم قرار دارد.نمی توان گفت که آموزش ها در ایدئولوژیک بار آوردن کودکان بی تاثیر هستند.چه بخواهیم و چه نخواهیم تاثیرات بلندمدت این آموزش ها تا مدتها همراه ماست.حال چه کسی را به شکل دین حکومتی تحت تاثیر قرار دهد،چه به صورت برعکس و عکس العملی کنش های وی را برانگیزد و کاملا ً ضد دین حکومتی بشود.

به تجربه به غایت ممکن اش از نظام مدرسه بیزارم.در هر حالتی.اینکه در ایران به این سبک پیاده می شود نفرتم را بیشتر هم می کند.نگرانی ام بیشتر از این بابت است که پدر و مادر های فراوانی اصرار دارنذ که کودکانشان با شدت بیشتری درس بخوانند.آن هم این درس ها را.

بله حق با شماست بی تاثیر نیستند .
افکار مسموم روحیه تهاجمی و پرخاشگری می سازد که به شکل های مختلفی خودش را نشان می دهد
اصرار پدر و مادر ها هم از سر استیصال است . کاخ رویاهایشان را روی باتلاق می سازند

آی سودا دوشنبه 10 آبان 1389 ساعت 12:43 ب.ظ http://firstwindow.blogsky.com

فرهنگ شهادت . شهادت در زمانی که جنگی صورت نگرفته چه مفهومی دارد؟ شاید برای جنگ جدیدی باید اماده بشیم.


وقتی که قسمتی از جامعه قراره حذف بشه. (زنان) مطالعه کردن دربارشون هم دیگه موردی نداره.

راه شهادت همیشه باز است تازه دارند اتوبانش می کنند .

زنان هم که

میله بدون پرچم دوشنبه 10 آبان 1389 ساعت 01:23 ب.ظ

سلام
چند روز پیش رفتم داخل مغازه برای خرید... تلویزیون مغازه روشن بود و یک روحانی صحبت می کرد و همان لحظه سخنانی با این مضمون می گفت: آقا نفرمودن که علوم انسانی غیر لازمه بلکه فرمودن که این علوم مضر است... آقا این مطلب را الان نگفتند 20 سال است که فریاد می زنند ولی ما نشنیدیم...
حالا تکلیف ما که روشنه ولی مدعیان ذوب و تبخیر چرا باید 20 سال نشنوند!!

سلام
اتفاقاْ آقا از دست این مدعیان ذوب و تبخیر بیشتر شاکی اند . منتها دست اینها بسته است چه کنند مجبورند تظاهر کنند به کار فرهنگی اون هم با چماق درونشان جور نیست .شتر سواری دولا دولا ...

مهدی نادری نژاد دوشنبه 10 آبان 1389 ساعت 01:45 ب.ظ http://www.mehre8000.blogfa.com

با سلام
مکتوبتان را خواندم.
افاضه آقای حداد عادل را در این آدرس بخوانید:
http://www.ettelaat.com/new/index.asp?fname=2010\10\10-30\13-12-47.htm&storytitle=دکتر%20حداد%20عادل:%20جلو‌%20توسعه%20علوم%20انسانی%20را%20می‌گیریم

ققنوس خیس دوشنبه 10 آبان 1389 ساعت 04:53 ب.ظ

محسن نامجو هم گوش کن .. بد نیست ;)
ما که از زمین بیرون نمی ریم ، فقط تبدیل می شیم ! ;)

اختیار دارید شما و نامجو با هم ... زمین زندگی را گفتم ها
مرتب نه ولی گاهی گوش می دهم

حسین دوشنبه 10 آبان 1389 ساعت 06:30 ب.ظ http://kimiyaa.blogsky.com

سلام
دلِ من یکی که خونه از این شست و شوی مغزی که در همین یک ماه و نیم اخیر از نزدیک شاهدش بودم... اما به قول دوستان اگر بر من و تو یی که در همین سیستم بزرگ شدیم و پروراندنمون!! اثر گذاشت، بر این نسل مجهز به نت و ماهواره هم صد البته میذاره!

نقاد دوشنبه 10 آبان 1389 ساعت 06:34 ب.ظ

معنای ؛نظریه؛با خودش است یعنی میتوان آن را رد کرد ویا تایید کرد نظریه قانون مطلق نیست که اینقدر از تغییر آن به هراس افتاده اید شاید خود نظریه پردازان (غربی )از نقد نظراتشان اینقدر آشفته نشوند که شما آشفته ایدبرای من خیلی جالب است که وقتی نص صریح قران که در آن هیچ شک وشبهه ای نیست از طرف بعضی مورد هجوم قرار میگیرد وبه خیال خود آن را رد میکنند هیچ اعتراضی از جانب شما صورت نمیگیرد ولی وقتی بازبینی در علوم لازم است آن را برنمیتابید.شما هر گونه تفکر در نظریه های غربی را رد میکنید آنوقت طرف مقابل را متحجر میدانید

شما دقیقاً نقاد چه چیزی هستید ؟
کدام نظریه ؟ کدام قانون را می گویید ؟ کدام نقد ؟ نقدی در کار نیست .
وارد کردن موضوع شهادت در کتابهای درسی باز بینی در علوم است ؟؟؟
تحجر و بلاهت قومی که بر مسند قدرت سرزمینی نشسته اند آشفتگی ندارد ؟

سیدعباس سیدمحمدی دوشنبه 10 آبان 1389 ساعت 06:58 ب.ظ http://seyyedmohammadi.blogsky.com/

سلام علیکم.
فرهنگ اسارت
فرهنگ جانباز شدن
فرهنگ مفقود الاثر شدن
فرهنگ موجگرفته شدن
فرهنگ اینها را چه جوری می خواهند آموزش بدهند؟

دکتر محمود احمدی نژاد
که طبق
http://www.mardomsalari.com/template1/News.aspx?NID=55294

1388/03/10

فرموده است

خبرگزاری فارس; 87/10/1: رئیس جمهور ایران گفت: عده ای بمب اتم را به رخ دنیا می کشند و با اتکا به بمب می خواهند سیاست های خود را جلو ببرند، ولی وقتی آنها بمب اتمی بر روی میز می گذارند، ما رودکی را روی میز می گذاریم.
رئیس جمهور در خراسان جنوبی(16آبان 86) در جمع مردم بیرجند: منتقدان دولت از بزغاله کم فهم ترند!
پایگاه خبری انصارنیوز; پنج شنبه، 24 اردیبهشت 1388: صهیونیست ها 60 سال عادت کرده اند که زبان شان 12 متر و گوش هایشان اندازه یک نخود باشد. اما وقت آن است که زبان شان قیچی و گوششان هم دراز شود.



ایشان قاعدتاً فکر «تدریس شهادت» را همکرده!

لیلا دوشنبه 10 آبان 1389 ساعت 07:13 ب.ظ http://yariy0ll.wordpress.com/

فرزانه جان هفته پیش اتفاقی به مراسم سخنرانی علی اکبری رنیس سازمان جوانان و معاون رئیس جمهور برخوردم در مراسم بسته های آموزشی عفاف و حجاب پخش میکردند و مثلن بسیج دانش آموزی بودند که در اصل تعدادی از دانش آموزان دختر را از مدارس برای کوه نوردی آورده شده بودند مجری با صدای بلند گو که از چند صد متری هم شنیده میشد فقط کارش شده بود مبصری همایش !!! که نذاره دخترا تا موقع سخن رانی حاج آقا در نروند و حضار غیب نشن حالا تو بیا مقایسه کن گزارشی که سیمای میلی از این همایش بسیجیان جان برکف پخش کرد با آنچه واقعا در آنجا در جریان بود
هرچه الان در جریان هست فقط نمایش است واصلن امیدی به واقعی بودن و واقعیت یافتن شان نداشته باش آب است که مدام در هاون میکوبند

دقیقاً همین طور است من هم نمونه های زیادی می بینم که فقط برای فرار از وظایف و خوشگذرانی و امتیازات هلوی بسیج عضوش شده اند.

محمدرضا دوشنبه 10 آبان 1389 ساعت 10:12 ب.ظ http://mamrizzio3.blogspot.com/

سلام
فرهنگ شهادت یا فرهنگ ضد و خورد و استبداد و دروغ؟

دوما دوشنبه 10 آبان 1389 ساعت 10:47 ب.ظ http://dooma.blogfa.com/

عشق است اصولگرایی!
چشم ندارید ببینید ملت دارند ولایی می شوند؟!
بترکد چشم حسود

دوست سه‌شنبه 11 آبان 1389 ساعت 01:30 ق.ظ

وقتی تو می گویی وطن من خاک بر سر می کنم

گویی شکست شیر را از موش باور میکنم

وقتی تو میگویی وطن بر خویش می لرزد قلم

من نیز رقص مرگ را با او به دفتر می کنم

وقتی تو می گویی وطن یکباره خشکم می زند

وان دیده ی مبهوت را با خون دل تَر می کنم

بی کوروش و بی تهمتن با ما چه گویی از وطن

با تخت جمشید کهن من عمر را سر می کنم

وقتی تومی گویی وطن بوی فلسطین می دهی

من کی نژاد عشق با تازی برابر می کنم

وقتی تو می گویی وطن از چفیه ات خون می چکد

من یاد قتل نفس با الله و اکبر میکنم

وقتی تو میگویی وطن شهنامه پرپر می شود

من گریه بر فردوسی آن پیر دلاور میکنم

بی نام زرتشت مَهین ایران و ایرانی مبین

من جان فدای آن یکتا پیمبر می کنم

خون اوستا در رگ فرهنگ ایران می دود

من آیه های عشق را مستانه از بر می کنم

وقتی تو می گویی وطن خون است و خشم وخودکشی

من یادی از حمام خون در تَلِ زَعتَر(اردوگاهی در فلسطین) میکنم

ایران تو یعنی لباس تیره عباسیان

من رخت روشن بر تن گلگون کشور می کنم

ایران تو با یاد دین، زن را به زندان می کشد

من تاج را تقدیم آن بانوی برتر می کنم

ایران تو شهر قصاص و سنگسار و دارهاست

من کیش مهر و عفو را تقدیم داور میکنم

تاریخ ایران تو را شمشیر تازی می ستود

من با عدالتخواهیم یادی ز حیدر میکنم

ایران تو می ترسد از بانگ نوایِ نای و نی

من با سرود عاشقی آن را معطر میکنم

وقتی تو میگویی وطن یعنی دیار یار و غم

من کی گل"امید"را نشکفته پر پر میکنم



درخت ابدی سه‌شنبه 11 آبان 1389 ساعت 02:00 ق.ظ http://eternaltree.persianblog.ir

سلام.
«اتوبان شهادت و انسانیت»
صور خیال اینا معرکه س. یادمه چند سال پیش یه فرماندهی اومده بود تو تلویزیون و تو برنامه ای صمیمی تعبیر شاعرانه ی «تردد آب کنار ساحل» رو به کار برد!
باور کن اینا تا همه چی رو تا آخرش از درون تهی نکنن دست ورنمی دارن. حالا نقل و نباتشون فرهنگ شده که معلومه بدجوری به خاطر نداشتنش احساس حقارت دارن.

نقاد سه‌شنبه 11 آبان 1389 ساعت 08:09 ق.ظ

بحث من کلی یود .همین که گفتندعلوم انسانی باید به روز شود وبر اساس نیازها وعقاید خودمان باشد آه از نهادتان برآمد که علوم انسانی ما تاراج شد.(در حالی که علوم مربوطه اصولا خواستگاه دیگری دارد).در مورد شهادت هم من چیزی نشنیده ام (شما معمولا از یک پاراگراف فقط به بیان جمله ی کوتاه بسنده میکنید ولی وقتی کامل خوانده شود معنای پراگراف چیز دیگری نشان میدهد.)ولی فرهنگ جهاد چیزی نیست که ایرانی صرف باشد جهاد یکی از اصلهای اصول دین است ولازم است در کنار اصول دین به فروع آن هم توجه شود.آیا از اینکه بچه های ما در کتب تاریخ از جنگی چندین ساله بدانند ورشادتهای رزمندگان همین سرزمین را لمس کنند باید رنجیده خاطر شویم؟چرا نباید بدانند که کشورشان با چه مسایلی روبرو بوده؟این امر فقط در ایران مهم نیست شما هر کشوری را که ببینید تاریخ کشورشان وتلاش مردمشان را پاس میدارند واین عجیب است که شما به همین راحتی مایلید همه چیز فراموش شود اگر کودکانمان در کتب درسی مطالب را نخوانند کجا باید یاد بگیرند ؟جنگ مقطعی از تاریخ ماست وشهادت هم از پیامدهای ناگزیر آن.

علوم انسانی دنیا بروز هست این آدمهای منجمد اسیر قدرت هستند که باید بروز شوند.
شما از کجا می دانید که معمولاً من به چه چیزی بسنده می کنم
خبر خبرگزاریها را بخوانید ببینید من چیزی را کم نکرده ام اگر چیزی کم است آن عقل و خرد است که اسیران شهوت قدرت ندارند.

بچه ها به اندازه کافی درباره این چیزها از رسانه های رسمی شنیده اند حتی کتابهای درسی هم در امان نبوده دهقان فداکار چند سالیست که جایش را به حسین فهمیده داده و کتابهای تاریخ پر از دروغ است هر دانشجو بیست واحد درس عمومی معارف و اخلاق و ریشه های انقلاب و ... می خواند ولی این همه کافی نیست برای مطیع کردن یک نسل .

ققنوس خیس سه‌شنبه 11 آبان 1389 ساعت 10:35 ق.ظ

بالاخره یه روز یه کار با محسن می کنم !! فک کن !

فکر کرده ام ...منتظرم

برزین سه‌شنبه 11 آبان 1389 ساعت 12:31 ب.ظ http://naiestan.blogsky.com

سلام
به این نقاد بفرمایید :
1: خواستگاه غلط است و درستش "خاستگاه" است .
2: جهاد جزء اصول دین نیست . اصول دین در مذهب شیعه 5 تاست توحید و نبوت و معاد عدل و امامت .
3: اشاره به پایمردی و تلاش مردم برای دفاع از کشور خود چه ربطی به فرهنگی دارد که آقایان منادی آنند ؟ این فرهنگ شهادتی که امثال محمدرضا نقدی در پی آنند آن روی سکه طالبانیسم است با رنگ و لعاب شیعی . تربیت و شستشوی مغزی بچه های کم سن و سال برای حرکت های انتحاری .

سلام
ایشان نقد عمیق می فرمایند حواسشان به درستی کلمات نیست !

رحمتی سه‌شنبه 11 آبان 1389 ساعت 01:33 ب.ظ http://mnrahmati.blogfa.com

سلام
درباره علوم انسانی و مشکلات و راهکارها مطلبی نوشته ام که به دوستان این علوم تقدیم نموده ام.
امیدوارم از نقد خوب شما در این زمینه بهره مند شوم.

دمادم سه‌شنبه 11 آبان 1389 ساعت 02:43 ب.ظ http://www.damadamm.wordpress.com

حرفی برای گفتن باقی نگذاشته ای فرزانه جان. کاملا پیداست که این ها از اندیشیدن می ترسند. از تفکر خلاق و ازعلم پرسش گر. دقت کرده ای چقد رکتاب ها ی درسی به محفوظات متکی شده بدون اینکه جایی برای کند و کاو و بررسی باقی بگذارد. حت یاگر مدام بخش هایی به نام جستجو کنید را یدک بکشد.

حرف که زیاد است محبوبه عزیز
درباره کتابهای درسی شما بیشتر صاحب نظرید

نوشینه سه‌شنبه 11 آبان 1389 ساعت 04:39 ب.ظ

فکر می کنم حالا تنها زمانی در تاریخ باشد که کمترین افراد برای هر آرمانی تن به شهادت می دهد . نتیجه خوبی گرفته اند مردم ایران .
بمان و ببین به جای بمیر و بمیران !

دوست سه‌شنبه 11 آبان 1389 ساعت 05:15 ب.ظ

آیا اسلام و مسلمانان هم به دیگران احترام میگذارند؟
آیه 5 سوره الجمعة (62:5)
مثل کسانی که تورات بر آنها تحمیل گشته و بدان عمل نمی کنند مثل آن خراست
آیه 28 سوره التوبة (9:28)

ای کسانی که ایمان آورده اید ، مشرکان نجسند
آیه 55 سوره الانفال (8:55)

هر آینه بدترین جنبندگان در نزد خدا آنهایند که کافر شده اند و ایمان نمی آورند :
آیه 30 سوره التوبة (9:30)

یهود گفتند که عزیر پسر خداست ، و نصاری گفتند که عیسی پسر خداست این سخن که می گویند همانند گفتار کسانی است که پیش از این کافر بودند خدا بکشدشان به کجا باز می گردند ؟
آیه 161 سوره البقرة (2:161)


بر آنان که کافر بودند و در کافری مردند لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم باد
آیه 171 سوره البقرة (2:171)

مثل کافران ، مثل حیوانی است که کسی در گوش او آواز کند ، و او جز بانگی و آوازی نشنود اینان کرانند ، لالانند ، کورانند
آیه 22 سوره الانفال (8:22)


بدترین جانوران در نزد خدا این کران و لالان هستند که در نمی یابند
آیه 59 سوره المائدة (5:59)


بگو : ای اهل کتاب ، آیا ما را سرزنش می کنید ؟ جز این است که ما به خدا و آنچه بر ما نازل شده و آنچه پیش از این نازل شده است ایمان آورده ایم
آیه 12 سوره محمد (47:12)



آیه 50 سوره المدثر (74:50) (به آیات 48 و 49 نیز نگاه شود)

مانند خران وحشی
آیه 13 سوره القلم (68:13)

کسانى که متکبر و سرکشند و اصل و نسب خود را بدیگران منسوب میسازند. (حرام زاده- اند).
آیه 67 سوره الانبیاء (21:67)

آیه 10 سوره البقرة (2:10)

در دلهاشان مرضی است و خدا نیز بر مرضشان بیفزوده است و به کیفر دروغی که گفته اند برایشان عذابی است دردآور
آیه 13 سوره البقرة (2:13)


و چون به آنان گفته شود که شما نیز همانند دیگر مردمان ایمان بیاورید، ،می گویند : آیا ما نیز همانند بیخردان ایمان بیاوریم :
آیه 110 سوره ال عمران (3:110)

افزون بر اینها الله در قرآن بارها نامسلمانان لعنت کرده است، آیا لعنت کردن امامان و پیامبر اسلام نیز برای نامسلمانان بطور متقابل آزاد است یا نه؟

شیطان سه‌شنبه 11 آبان 1389 ساعت 06:17 ب.ظ http://lilo5000.persianblog.ir/

او معاصر خویش نبود
یکی از مشخصات خودکامگان همینکه از تاریخ عبرت نمیگیرند ... نه اینکه نخونده باشند ولی فکر میکنند برای خودشون رخ نمیده ...
لازم نیست به گذشته ها بریم ... همین قرن سابق میلادی ... هفتاد سال شوروی .. ۴۵ سال بلوک شرق و ۳۵ سال چین سعی کردند مردم رو طبق ایدئولوژی مورد پسندشون بار بیارند و بطور مثال در کلیسا ها رو بستند ... هنوز مدتی نگذشته که از اون ایدئولوژی ها هیچ چیز نمونده .... در واقعیت ... و مردم دوباره به کلیسا میرند ... لباسهای همدستشون رو ریختند دور و رنگ وارنگ میپوشند و تمام شعارهای اجباری اون موقع رو ریختند تو ‍ظرف آشغال و فقط بعضی چیز هارو بردند تو موزه ها ... که یادمون نره ..

سلام

سلام
فرهنگ مان را می گوید که معاصر زمان خویش نیست ...نیست

نقاد برای برزین سه‌شنبه 11 آبان 1389 ساعت 06:30 ب.ظ

البته جهاد از فروع است واصول دین که ۵تاست وبه ترتیب:توحید /عدل/نبوت/امامت/معاد/
غلط املایی از عمد نیست.به هر حال زمانی ابراهام لینکلن شهید اعلام میشه .شاید شهید رو کسانی باید از اول معنا کنند .مثلا کسانی که خودشونو روی مین میانداختند تا مسیر بقیه باز بشه.

فرزاد سه‌شنبه 11 آبان 1389 ساعت 11:39 ب.ظ http://www.3-405.blogfa.com

سلام. خانم فرزانه من با سخنان غریب آقایان مسئول کاری ندارم اما جمله اول شما و نحوه استفاده از آن بسیار بحث برانگیز است. شما نگاشته اید: اگر چه تجربه نشان داده که محتوای آموزشهای رسمی هرگز نمی تواند نسلی را دین دار یا بی دین کند و برنامه های دین دار کردن آمرانه و فشار های ایدئولوژیک بر نسل ما و نوتر از ما هرگز موفق نبوده و کارایی نداشته است .
من اما می پرسم این تجربه شما را کجا باید به ازمون نهاد؟ و به فرض صحت ان از کجا معلوم که نتوان در آینده چنین تجربه ناموفقی را به تجربه موفق بدل نمود؟
مگر می شود تعلیمات یک نظام در ذهن مردمانش بی تاثیر باشد؟ یک نگاهی به نگرشهای دوستان خودمان بیاندازیم در همین فضای مجازی. مخالفین این نظام بعضن دچار همان قسم مشکلاتی هستند که نظام را بدان متهم می کنند.

سلام
این تجربه بارها در تاریخ به آزمون گذاشته شده شیطان در کامنتش اشاره مختصری کرده ... تازه چرا را ه دور برویم همین جا سی سال است که دارند ایدئولوژی فرو می کنند در مغز بچه ها . نتیجه چیست ؟؟

البته در پاسخ دوستی هم گفته ام تعلیمات نظام چندان هم بی اثر نیست و خصوصاً روی لایه هایی از اجتماع که منافع مستقیم و هماهنگ از حکومت و بوِیژه نوع آن دارند تاثیر دارد . اما اثرات این همانند سازی بلند مدت نیست بالاخره آدمهایی که بلوغ فکری پیدا می کنند یک روز از خودشان می پرسند چرا؟
درباره بخش آخر تا حدودی موافقم شعری که در پایان نقل کرده ام مرثیه ای بر همین فرهنگ بیمار است .

زمانیان چهارشنبه 12 آبان 1389 ساعت 12:05 ق.ظ

سلام
لابد دوره ی کارآموزی رو می برند تو میدان مین و بچه ها رو تشویق می کنند رو مین بپرند. خب شهادت یعنی همین.
اما از فرهنگ شهادت تا خود شهادت مسیر طولانی است.

رضا چهارشنبه 12 آبان 1389 ساعت 01:43 ق.ظ http://www.nasimedamavand.blogfa.com

سلام گرامی،
راستش به علت مشغله زیاد و عدم تمرکز، فقط موفق می شوم مطالب ات را بخوانم. در مورد مطلب قبلی ات نظر داشتم که متاسفانه نتوانستم به آن بپردازم. می دانی من هیچگاه عادت ندارم با جملات ( زیبا بود!)، (استفاده کردم!) و ...نخوانده به زحمات کسی دهن کجی کنم. از این رو مرا ببخش.
اگر بر خورد های مکانیکی حلال بود، پویایی در نطفه خودش خفه می شد. رفتنی، رفتنی است. از این رو غمگین مباش. سونامی ها ابتدا سواحل را خالی می کنند.
نسل در راه بر گرده خویش مصالح آینده را حمل می کنند و به این باور داشته باش.
شاد باشی و پایدار

سلام
ممنون از حضور تان ...

فرزاد چهارشنبه 12 آبان 1389 ساعت 03:18 ب.ظ http://www.3-405.blogfa.com

سلام دوباره.
نتیجه اش اینه که وقتی خصوصی درباره احمدی نژاد حرف می زنیم بهش میگیم... نتیجه اش اینه که تو ایمیل هایی که واسه هم می زنیم هر چی فحش و بد و بیراه هست نثار خواهر و مادر فلان مخالفمان می کنیم. نتیجه اش اینه که تحمل دو دقیقه سکوت را نداریم. خانم فرزانه اتفاقن تاثیراتی که این سیستم بر مردم گذاشته بسیار بیشتر و گسترده تر از آن چیزی است که شما خوشبینانه انها را خس و خاشاک روی اب می پندارید. بعله البته الان دستگاههای ایدئولوژیکشان به خوبی گذشته کار نمی کند اما این دلیل نمی شود که فراموش کنیم این مملکت چگونه سی سال تحت نظارت ج.ا.ا واقعیت داشته و هویت مند شده است. این افراد متاثر از این نظام تنها منتفعان از آن نیستند. این سیستم مخالفینش را نیز بعضن همنوا می کند. به کنش های اکبر گنجی بنگرید. مقالات نیکفر را بخوانید. نامه آرامش دوستدار به هابرماس و نظرات سیدجواد طباطبایی در مورد علوم سیاسی را بنگرید.

سلام آقا فرزاد
ببینید آموزشهای رسمی خشونت و بی تحملی را آموزش نمی دهند منظورم این است که به صورت آشکار مثلاً نمی گویند به مخالف خودتان فحش بدهید عکس این را می گویند. ولی نتیجه همین خشونت پنهانی شده که شما می گویید . یعنی عملکرد ریاکارانه آموزش دهندگان و خشونت موجود در رفتار و گفتارشان است که غیر مستقیم خشونت را آموزش داده . از یک بعد حرفتان را قبول دارم تاثیر آموزشهای غیر مستقیم خیلی بیشتر از مستقیم است .
نامه دوستدار به هابرماس را خوانده ام . خشونت بسیاری در کلامش بود که با اسمش در تناقض است . او حب و بغض ها و کینه های شخصی اش را در نامه اش پنهان نکرده و البته این باعث نمی شود که تماماً محتوایش کنار گذاشته شود اتقاقاً نقد های وارد و خوبی به روشنفکری دینی کرده
یا مقالات نیکفر با این که گاهی نقد را به ستیز با دین تبدیل می کند ولی حاوی نکات و مطالب ارزشمندی در نقد دین هم هست .

محسن صالحی چهارشنبه 12 آبان 1389 ساعت 04:19 ب.ظ http://salehimohsen.blogfa.com/

آقایان انقلاب فرهنگی دوم را اجرا می کنن و باید منتظر ویرانی های دوباره ای باشیم.

بله پیش در آمد آثارش پیداست .

خلیل چهارشنبه 12 آبان 1389 ساعت 07:49 ب.ظ http://tarikhgam.blogsky.com

سلام. این پوستین هزار سوراخ است.

از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود

ناجه گیلانی چهارشنبه 12 آبان 1389 ساعت 10:50 ب.ظ

خود این آقایان هم به چرت و پرتهایی که هر از گاه می گویند باور ندارند . این ظاهر سازی ها فقط برای روغن مالی نانشان است وگرنه کافی است نگاهی به خانواده های خودشان بکنی . بچه های همین آقایان شهادت پرست و به ظاهر مسلمان یا در خارج از کشور بسر می برند و یا اگر داخل تشریف دارند تره هم برای پدرهای متظاهرشان خرد نمی کنند.
آموزش پرورش هم که ماشاءا.. به لطف آقایان نه آموزشش درست است نه پرورشش .
با این که خیلی دلم می خواهد خوشبین باشم به درست شدن این اوضاع ولی تقریبا امیدم را از دست داده ام .

بله امید هست اما نه در نزدیکی
شاید در دور دستها ...

مجتبی چهارشنبه 12 آبان 1389 ساعت 10:53 ب.ظ http://chaparkhane.persianblog.ir/

ما نمی توانیم انسان ها را آنگونه که نمی خواهند تغیر دهیم و این چیزی است که حاکمان ما یا نمی فهمند و یا نمی خواهند که بفهمند

نقاد چهارشنبه 12 آبان 1389 ساعت 11:42 ب.ظ

از نوشته هایتان مشخص است که چقدر عصبانی هستید.همه دوستانتان از همفکران شمایند /شما حتی تاب تحمل یک نظر مخالف را ندارید وبر اشفته میشوید.
گفتم شما به جمله ای از یک پاراگراف بسنده میکنید نمونه اش ؛اینکه یکی نوشته که رفتم توی مغازه ودیدم اون اقا این جمله رو گفت؛خب به نظر شما کسی که این حرف رو نقل میکنه تا آخر صحبتهای طرف توی تلویزیون همانطور توی مغازه مونده؟بعد هم از اون یک جمله نتیجه گرفته.(توی کامنتهاتون هست میتونید بخونید)
در نهایت اینکه میتونید محترمانه حرف من رو رد کنید نه با الفاظ ...

نظر ؟ کدام نظر ؟ من نظر مخالفی ندیدم که استدلال داشته باشد .
خوب من می گویم چرا هویت جعلی ؟ نترس با اسم خودت هم بیای راه باز است .

ناهید پنج‌شنبه 13 آبان 1389 ساعت 07:48 ق.ظ

من به این حرفاتون کاری ندارم. ولی حاضرم جونمم برا آقا بدم. خدا امام ما رو رحمت کنه که یه همچی نعمتی رو برامون گذاشت و رفت. شماها به نظر من اینقدر روشنفکر بازی در نیارین بشینین درستونو بخونین. درسی که به درد اسلام عزیز بخوره. بی خود ژیاده نظام دشمن نشین که از این که هست ذلیل تر میشین. حکم همه چی تو قران اومده اشتباهتون اینه که عقل ناقصتون رو برتر از اسلام میدونین. شهادت لیاقت میخواد

شما لیاقتش را حتماْ دارید ... تاخیر نکنید

نقاد پنج‌شنبه 13 آبان 1389 ساعت 10:19 ق.ظ

ممنون که راهم میدیراستش دیدم توی این روزگار که جعل کردن مد شده منم از اسم جعلی استفاده کنم.ترس؟؟؟؟؟این حق هر کسیه که بتونه آزاد باشه حتی توی انتخاب اسم.
حالا اگه مشکل اسم منه.خب میزارمش نهایت.چطوره؟؟؟

شاید جعل هم از زمینه های ایثار و شهادت است

سیدعباس سیدمحمدی پنج‌شنبه 13 آبان 1389 ساعت 02:49 ب.ظ http://seyyedmohammadi.blogsky.com/

سلام علیکم.
فرمودید:

«[هر دو، ستاریان و سیدمحمدی] با اصل ایجاد محدودیت موافقید و فقط آن را با فاعل دیگری می پذیرید یعنی خانواده و والدین که البته ذات ماجرا فرق زیادی نمی کند.»

سیدمحمدی:
به نظرم خیلی فرق می کند. خیلی خیلی فرق می کند. 1) ایجاد محدودیت از طرف خود؛ 2) ایجاد محدودیت از طرف مثلاً والدین خود؛ 3) ایجاد محدودیت از طرف حکومت.

من گمان می کنم تقریباً هیچ عقل سلیم و وجدان سلیم نمی پذیرد که فیلترینگ میلیونها وبسایت و وبلاگ و ممنوع بودن جست و جوی بسیاری از کلمات (من خودم سرچ کردم «گوشت کوسه»، دیدم جست و جویش مجاز نیست) از سوی حکومت، به معنای نوعی برنامه ی تربیتی و از سر محبت است. من گمان می کنم تقریباً هر عقل سلیم و وجدان سلیم می فهمد این محدودیتها (مثلاً فیلترینگ وبسایت سیدمحمد خاتمی و وبسایت تعدادی از مراجع تقلید و فیلترینگ وبسایت دکتر سروش که خودش یک زمانی استادها و دانشجوها و درسها را فیلتر می کرد!) از سر «ترس از از دست دادن قدرت» است. محبتی درش نیست.


و من توجیه نیستم چرا در بحث فیلترینگ عده ای از عزیزان می گویند «فرزندان ما ممکن است فلان چیزها را ببینند و چون دیدنش بد است پس فیلترینگ و ممنوعیت و محدودیت اشکال ندارد». اشتباه عزیزان، به نظرم، این است که حکومت فقط به «فرزندان ما» کار ندارد، بلکه فرزندان ما و خود ما و والدین ما، همه، موش ِ آزمایشگاهی ی فیلترکننده ها و ممنوع کننده ها هستیم.


من مطلقاً و اصلاً و ابداً حکومت را صاحب صلاحیت در فیلترینگ اینترنت و ممنوع کردن ماهواره نمی دانم. فیلترینگ اینترنت و ممنوعیت ماهواره به نظر من معادل همان ممنوعیت ویدئو در حدود دو دهه قبل است. ده نفر آدم برای چند میلیون آدم تصمیم می گیرند.

علایی پنج‌شنبه 13 آبان 1389 ساعت 06:12 ب.ظ

در فیلمی بخاطر دارم در کامبوج خمر های سرخ تازه به حکومت رسیده بودند.باسوادان را از بی سوادان جدا میکردند. اموزگاران که تقریبا همه به جوخه های اعدام سپرده میشدند.کودکان را بر مصدر امور می نشاندند ودر جایی هم به مردم اعلام خطر میکردند رهبران خمر بیماری جدیدی کشف کرده اند که مهمترین علامتش ؛فکر کردن است!!
ان روز این فیلم بنظرم مسخره امد ولی امروز شباهتهای زیادی بین شرایط روز خودمان و ان فیلم میبینم.
مضر بودن ۱۲رشته علوم انسانی هم از ان دسته افکار است که انسان را حیران میکند.
به واقع بزرگترین دشمن استبداد یک چیز است ((اندیشه وتفکر))

ستاریان پنج‌شنبه 13 آبان 1389 ساعت 10:30 ب.ظ

سلام

جالب بود! واقعش این است که من فکر می کنم آنکه به آموزش فرنگ شهادت می اندیشد ، در هنگامه شهادت و خون ، معلوم نیست کجا بوده است و امروز برمبنای کدام دریافت از این فرهنگ معتقد شده است آن را از طریق کتاب و اموزش می توان انتقال داد!؟

ستاریان پنج‌شنبه 13 آبان 1389 ساعت 10:31 ب.ظ

ببخشید
فرنگ= فرهنگ

روشنفکرنما جمعه 14 آبان 1389 ساعت 01:50 ب.ظ http://kafeiin.blogfa.com

خودشون هم میدونن این کارا فقط برای گرفتن بودجه های بیشتر از بیت الماله و راه به جایی نمی بره. میزان موفقیت اونا در تربیت نسل به قول خودشون انقلابی رو در سربازی فهمیدم وقتی نمازجماعت با 40 نفر از بین 476 نفر تشکیل می شد. این ثمره سی و خورده ای سال تبلیغات این جماعت نافهمه

نوشته راهبردی خوبی است
تشکرمیکنم که قالب امکان چاپ دارد

محمد ح سه‌شنبه 18 آبان 1389 ساعت 12:05 ب.ظ http://dustam.blogfa.com

دوست من سلام
این اتوبان شلوغ هست چون عبور از آن اجباری است وگرنه خارج از اتوبان اوضاع دیگری است که شلوغی نباید مسئولان را به اشتباه اندازد که چه راهی درست کردیم!

sh چهارشنبه 19 آبان 1389 ساعت 02:20 ق.ظ http://sh-sepand.blogfa.com

جالب است واقعا شهدای ما کی درس شهادت و از خود گذشتگی خواندند لابد در زمان شاه در مدارس تعلیم شهادت و ایثار می کردند که نسل ان روز اینطور شجاعانه در برابر دشمن ایستاد نسل شهید نسلی است که فکر نمی کنم ایران دیگر هرگز به خود ببیند درس ایثار و اتوبان شهادت و تفکر بسیجی و این حرفها ظاهر قضیه است انچه باطن فرد را شکل می دهد تربیت است و اعتقادات فرد
فعلا که شاهد از دست رفتن همه چیزمان هستیم هویتمان تفکرمان اعتبار جهانی مان واخیرا نانمان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد