دنیای زیبای من

من طربم طرب منم زهره زند نوای من

دنیای زیبای من

من طربم طرب منم زهره زند نوای من

ابدیت ٬ لحظه عشق

عشق تو را من اختراع کردم

تا در زیر باران بدون چتر نباشم

پیام های دروغین از عشق تو برای خودم فرستادم !

عشق تو را اختراع کردم چونان کسی  که در تاریکی

تنها

می خواند

تا نترسد ... 

                                                                             

                                                                                    "غاده السمان "

نظرات 35 + ارسال نظر
مهرداد جمعه 14 آبان 1389 ساعت 09:27 ق.ظ http://nasle-sookhteh.blogsky.com

واقعا قشنگ بود
ممنون

پیام جمعه 14 آبان 1389 ساعت 09:42 ق.ظ http://lake-of-enigma.blogfa.com


. . . چونان کسی که در ناریکی
می خواند که نترسد.

زیبا بود /

ققنوس خیس جمعه 14 آبان 1389 ساعت 09:45 ق.ظ

آفرین ...

نیکادل جمعه 14 آبان 1389 ساعت 09:55 ق.ظ http://aftabsookhte.blogfa.com

اختراع خلق نادیده ها و ناشنیده هاست، زایش فکری یا جسمی از عدم ، برای رفع نیازی . اختراعات قبل از اختراع نه قابل رد هستند و نه قابل اثبات. مثل اختراع خدا، مثل اختراع عشق این زن، مثل آواز خواندن در تنهایی ...
سلام فرزانه
می بینک که همه بر و بچز جمعه صبح بیدار تشریف دارن ...

سلام
اما وقتی اختراع شدند می شود بگذاری جلویت و حسابی از خجالتش دربیای
من که از سوز سرمایی که از لای پنجره می زد تو بیدار شدم

آی سودا جمعه 14 آبان 1389 ساعت 11:29 ق.ظ http://firstwindow.blogsky.com

شاید اگر لذت بدون چتر در باران را حس می کرد با پیامهای دروغین خود را فریب نمی داد

اما این فریب همگانی است هر کسی روزی ... جایی ...

ماه تی تی جمعه 14 آبان 1389 ساعت 01:35 ب.ظ

شعرای غاده السمان فوق العاده است زنانگی قوی استقلال هویت احساس همه چی را با هم داره.

نجیبه محبی جمعه 14 آبان 1389 ساعت 02:16 ب.ظ

شاعری که ترجمه هم شکوه شعرش را نمی تواند محو کند

حامد جمعه 14 آبان 1389 ساعت 02:56 ب.ظ http://deevane.blogfa.com

عشق تو را اختراع کردم تا نترسم ٬‌از تنهایی ...

بید مجنون جمعه 14 آبان 1389 ساعت 03:36 ب.ظ http://fenap.blogspot.com/

به نظر من تلخ بود

مزه حقیقت بیشتر وقتها به تلخی می زند

عاتکه جمعه 14 آبان 1389 ساعت 04:55 ب.ظ http://leaderofutopia.blogspot.com

خیلی سیاهه!

اما اینجا بالاتر از سیاهی هم رنگی هست !

درخت ابدی جمعه 14 آبان 1389 ساعت 06:40 ب.ظ http://eternaltree.persianblog.ir

سلام.
چه قشنگ!
به قول خودش، "دربند کردن یک دروغ در لحظه ی صداقت."

سلام
دروغ و صداقت مرز ندارند اینجا

الیاس جمعه 14 آبان 1389 ساعت 07:16 ب.ظ http://eco792.blogfa.com

بسیار زیبا بود

سیدعباس سیدمحمدی جمعه 14 آبان 1389 ساعت 09:23 ب.ظ http://seyyedmohammadi.blogsky.com/

سلام علیکم.
یک خویشاوند دارم. تقریباْ همسن خودم است. متNهل و فرزنددار هم هست. حدود ده سال قبل به من گفت «عشق چی یه». بهش گفتم تایتانیک رو دیدی؟ گفت آره. گفتم گمان می کنم عشق در بین مردمان مختلف با افکار و ادیان و خلق و خوهای مختلف، تقریباً همان است که در تایتانیک بین جک و رُز است.

برزین جمعه 14 آبان 1389 ساعت 11:43 ب.ظ http://naiestan.blogsky.com

عجیب است که در همه فرهنگ ها و زبان ها چتر نماد عشق است .
گاهی تخیل عشق یا به قول شاعر اختراع عشق از خود عشق جذاب تر است ، به خصوص آنجا که احساس تنهایی کنی چرا که تنهایی تجربه تلخی است

دوما شنبه 15 آبان 1389 ساعت 12:24 ق.ظ http://dooma.blogfa.com/

زیبا بود ....

قاسم‌فام شنبه 15 آبان 1389 ساعت 02:26 ق.ظ http://www.aknun.blogsky.com/

سلام

"تنهایی" چشمه‌ی زاینده‌ی شعر و عاشقی است.


در مورد کامنتی که در وبلاگم نوشته‌اید:

دیدگاه من این است که دو جریان اصولگرایی و اصلاح‌طلبی قابل طرد ار فضای سیاسی کشور نیستند. و باید بتوانند راهی برای همکاری و گفت‌وگو پیدا کنند. الان هم که طیف اصولگرایان اقتداگرا چنین سودایی دارد آب در هاون می‌کوبد. چهره‌ها را می‌توان محدود کرد اما اصلاح‌طلبی را هرگز. اصلاح‌طلبانی هم در جهت عکس چنین بیاندیشند البته متوهم‌اند.

در این نوشته در بازخوانی فشرده تاریخ این دو جریان از مقام رهبری شاهدی بر تایید لزوم تعامل این دو جریان آوردم. به هر حال ا اینکه ایا ایشان امروز اعتقادی به آن تعامل دارد یا ندارد خود بحث دیگری است.

بله متاسفانه برای اینکه مطلبی در روزنامه منتشر شود همه حقایق را نمی‌توان گفت. اما بنده در اینجا حقیقت را وارونه نکرده‌ام بلکه ضمن توصیف اجمالی از نسبت دو جریان سیاسی، دعوت کرده‌ام که راهی برای خروج از وضعیت خسارت‌بار فعلی پیدا کنیم.

شیطان شنبه 15 آبان 1389 ساعت 11:27 ق.ظ http://lilo5000.persianblog.ir/

معمولا هم آدمها عاشق اون چیزی میشند که تو ذهن خودشون از طرف میساازند ... بیچاره معشوق که یک مدت اون رول رو باید بازی کنه ...

سلام

فرزاد شنبه 15 آبان 1389 ساعت 04:20 ب.ظ http://www.3-405.blogfa.com

سلام.
غاده السمان را معرفی نمی کنین؟

سلام چرا ؟ در این لینک می تونی با او آشنا شوی
http://sarapoem.persiangig.com/link7/ghadatossamman.htm

محمدرضا شنبه 15 آبان 1389 ساعت 07:49 ب.ظ http://mamrizzio3.blogspot.com/

در جستجوی چتر
در جستجوی تکیه گاه

فایندینگ نمو!
فایندینگ نوِرِ لند!

میله بدون پرچم یکشنبه 16 آبان 1389 ساعت 08:10 ق.ظ

سلام
خیلی عالی بود
توی همه چی جلو زدنا !! ما هنوز داریم ....

ما هنوز می گوییم هنر نزد ایرانیان است و ...

نوید یکشنبه 16 آبان 1389 ساعت 09:15 ق.ظ http://navidrabby.blogfa.com/

درود
اکثر عشق ها ساخته خودمان است

نوایش یکشنبه 16 آبان 1389 ساعت 01:35 ب.ظ http://navayesh.blogfa.com

عشق
ترانه ای است تهی از واژه
که قافیه هایش با تشدید ادا می شود.... <ابا نوایش >

!!
خوشا عاشقی بی معشوق !! عشقی خالص که فرم و جهت سوی معشوقان را ندارد! ضمنا پیدا کردن معشوق خیلی سخته!!
اکثر ایشان تا وقتی سخن نگفته اند زیبایند !! اما در کشاکش سخن و نمایش ارواح خبیث خویش در گره های کورجهلی و پول پرستی انسان را از عشق و زیبایی و... بیزار می کند!!
تا به هر کس نزدیک می شوی بوی گندش آدمی را خفه می کند....
شاید عاشق کسی شوم که کم سخن می گوید نگاه هایش قافیه دار است.. آن گاه اورا عاطفه می نامم و الهه می خوانم...

عاشقی بی معشوق ؟؟
با این اوصاف باید از دور عاشق شوید با یه ریموت هم کنترلش کنید

مرمر یکشنبه 16 آبان 1389 ساعت 06:41 ب.ظ

بیشتر از اینکه بگم زیبا بود چیزی ندارم برای نوشتن
اینجا عشق بیداد میکنه باور کنید

زمانیان دوشنبه 17 آبان 1389 ساعت 12:55 ب.ظ

خدا انسان را
انسان عشق را
و عشق اندوه را آفرید
عشق را انسان آفرید
چرا دروغینش بدانم؟

ivalyosha دوشنبه 17 آبان 1389 ساعت 08:35 ب.ظ http://ivalyosha.wordpress.com

عشق تو نهال حیرت آمد!
ولی بعد که فهمیدم شاعر خانم هستند، کمتر نهال حیرت آمد!
من خیلی به آن آرزوی دفن شده تان فکر کرده ام، یه روز احتمالا معنای واژه های خاله و دایی و عمع و عمو رو فقط معلم های ادبیات می فهمند.

ممنون ایوالیوشای عزیز

دوست دوشنبه 17 آبان 1389 ساعت 10:41 ب.ظ

یک فیلسوف تابحال هرگز یک روحانی را نکشته است
در حالیکه روحانیون فلاسفه زیادی را کشته اند....
"دنیس دیروت"

دین بهترین وسیله
برای ساکت نگه داشتن عوام است.
"ناپلئون بناپارت"

وقتی مروجین مذهبی به سرزمین ما آمدند،
در دست شان کتاب مقدس داشتند و ما در دست زمین هایمان را داشتیم.
پنجاه سال بعد، ما در دست کتاب های مقدس داشتیم و آنها در دست زمین های ما را داشتند.
" جومو کیانتا"

روحانى نسبت به برهنگى و رابطه طبیعى دو جنس حساسیت دارد،
اما از کنار فقر و فلاکت مى گذرد.
"سوزان ارتس"

به من بگو قبل از تولد کجا بوده ای
تا به تو بگویم پس از مرگ کجا خواهی رفت.
"نیچه"

مذهب مردم را متقاعد کرده که : مردی نامرئی در آسمانها زندگی می کند
که تمام رفتارهای تو را زیر نظر دارد، لحظه به لحظه آن را.
و این مرد نامرئی لیستی دارد از تمام کارهایی که تو نباید آنها را انجام دهی،
و اگر یکی از این کارها را انجام دهی،
او تو را به جایی می فرستد که پر از آتش و دود و سوختن
و شکنجه شدن و ناراحتی است و باید تا ابد در آنجا زندگی کنی،
رنج بکشی، بسوزی و فریاد و ناله کنی
ولی او تو را دوست دارد… !
" جورج کارلین

دمادم سه‌شنبه 18 آبان 1389 ساعت 12:56 ق.ظ http://www.damadamm.wordpress.com

چه اعتراف هولناک یبود این شعر و زبان بی پروای شاعر.

آمین سه‌شنبه 18 آبان 1389 ساعت 01:23 ق.ظ http://ammiinn.blogsky.com

البته که همه ی عشق، و عشق همه، این نیست.

مهرداد سه‌شنبه 18 آبان 1389 ساعت 08:21 ق.ظ http://nasle-sookhteh.blogsky.com

رضا سه‌شنبه 18 آبان 1389 ساعت 11:52 ب.ظ http://www.nasimedamavand.blogfa.com

سلام بر فرزانه عزیز و سایر دوستان،
اشکی چنین زلال، عنوان مطلبی در باره دکتر " اشک داهلن" استاد ادبیات و عرفان، دانشگاه اسلو نروژ می باشد.
به پاس خدمات و تلاشهای این استاد گرانقدر در زمینه معرفی ادبیات و عرفان سرزمینمان به مردم اسکاندیناوی، از دوستان گرانقدر می خواهم که در معرفی ایشان کوشا باشید. مطلب را در سایت و وبلاگ نسیم دماوند بخوانید.
شاد باشید

حسین چهارشنبه 19 آبان 1389 ساعت 01:04 ق.ظ http://penfreedom.blogfa.com/

از زیر باران بودن بدون چتر متنفرم و جالب اینجاست که همیشه در زیر باران بدون چتر ،سوژه ی عشقی در ذهن تشکیل می دادم و به آن لعاب دروغین زیبا و سیقلین می دادم

خلیل پنج‌شنبه 20 آبان 1389 ساعت 07:57 ق.ظ http://tarikhigam.blogsky.com

سلام. یادم آمد از یک نمایشنامه تلویزیونی- در سال ها پیش- که دو سوزن بان قطار، مانده بر مسیر پیشین قطار، سرساعت در اتاقشان حاضر می شدند و با دو تلفن قدیمی به هم پیام می فرستادند که قطار کی از ایستگاه خارج شد و یا قطار کی رسید.

سلام
تشبیه فوق العاده ای بود ممنونم

ناجه گیلانی یکشنبه 23 آبان 1389 ساعت 08:01 ب.ظ

به قول شاملو : آی عشق ، آی عشق
رنگ آشنای چهره ات پیدا نیست
پدیده عجیبی است این عشق
توی کشور ما این یکی هم مثل بسیاری از چیزهای دیگر یا فقط ازش نامی باقی مانده یا نامی است که به اشتباه بر روی چیزهای دیگر مثل هوس ، عادت ، بلاهت و بعضی چیزهای دیگر می گذارند.
من یکی که به جز عشق مادر و فرزندی چندان به عشق اعتقادی ندارم . اگر شما آن را حس کردید واقعا خوشبختید ، اگر آن را دیدید سلام مرا بهش برسانید.

علیرضا دوشنبه 24 آبان 1389 ساعت 09:16 ب.ظ http://khateratezolmat.blogspot.com/

اوه عجب شعری. وفق العاده بود. مرسی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد