دنیای زیبای من

من طربم طرب منم زهره زند نوای من

دنیای زیبای من

من طربم طرب منم زهره زند نوای من

تبعید به درون


عمری پی آرایش خورشید شدیم


         آمد ظلمات عصر و نومید شدیم.


                دشوار ترین شکنجه این بود که ما 


                           یک یک به درون خویش تبعید شدیم .


                                                                             

                                                                   

                                                                       "شفیعی کدکنی

 

پ.ن  قابل توجه منتظران ظهور از نیمه خرداد : در یک عملیات انتحاری 4 روز تعطیلم را آمده ام مشهد ... کافی نت درب و داغون هتل هم بدرد بیشتر از این نوشتن نمی خورد ... 


نظرات 36 + ارسال نظر
عباس پنج‌شنبه 12 خرداد 1390 ساعت 06:39 ق.ظ http://pourahmadi.blogfa.com/

اید الله مطالبک الجمیل و دامت نوشتارک الطویل .
آری به درون تبعید شدیم متاسفانه! آیا جز خودمان کسی صدایمان را خواهد شنید . منتظر می مانیم آن چنانکه تاکنون این عمر طویل را به سر برده ایم .

انتظار بی حاصل ؟ ... نه دیگر کافیست

خلیل پنج‌شنبه 12 خرداد 1390 ساعت 07:40 ق.ظ http://tarikhigam.blogsky.com

سلام

و کی از این تبعید بازخواهیم گشت؟

سلام
شاید هر کسی خود بخوبی می داند

صد سال تنهایی پنج‌شنبه 12 خرداد 1390 ساعت 08:21 ق.ظ http://www.100saltanhaei.persianblog.ir

واقعا یکی از سخت ترین شکنجه ها به درون خویش تبعید شدن است . درضمن شفیعی حرف نداره

شفیعی را بسیار دوست دارم

مهرگان پنج‌شنبه 12 خرداد 1390 ساعت 08:35 ق.ظ http://cherche.blogfa.com

سلامی دیگر به فرزانه ی عزیز
درون گرایی همیشه هم بد نیست.
اما دلیل تبعید شدن به درون و ناخواسته بودنشه که به شکنجه تبدیلش میکنه. درون گرایی خودخواسته گاهی لازمه و تبعید به درون از نبود آزای ریشه میگیره

سلام لیلا جان
جانا سخن از زبان ما می گویی

زیتون پنج‌شنبه 12 خرداد 1390 ساعت 08:50 ق.ظ http://zatun1.blogsky.com

سلام
تشکرازانتخاب مطالب تان که همه اش مفیداست
درودخدابراقای شفیعی کدکنی
ظرف این یکسال شعرهای بسیارپرمحتواوکوتاه ورسائی سروده است

سلام
در مفید بودن همه اش که شک دارم

الهه(خدابانو) پنج‌شنبه 12 خرداد 1390 ساعت 10:20 ق.ظ http://7asemaneabi.blogfa.com/

درونگرایی و تفکر بد نیست ولی اگه اجباری باشه و از سر ظلم شکنجه اوه و ناشی از خفقان. که ادمی به سکوت است در شرایطی طومارها حرف برای گفتن دارد.

درخت ابدی پنج‌شنبه 12 خرداد 1390 ساعت 01:19 ب.ظ http://eternaltree.persianblog.ir

نذر کردم گر ازین غم به‌ درآیم روزی
تا در میکده شادان و غزل‌خوان بروم
سلام.

سلام درخت ابدی
بی شک وبلاگستان بدون تو چیزکی کم داشت
نذرت قبول

پیانیست پنج‌شنبه 12 خرداد 1390 ساعت 03:38 ب.ظ http://baharakmv2.blogsky.com

حرف نمیشه زد.

ابراهیم ابریشمی پنج‌شنبه 12 خرداد 1390 ساعت 03:44 ب.ظ http://avakh.blogsky.com

دشوار ترین شکنجه این بود که ما


یک یک به درون خویش تبعید شدیم .

این چنین است برادر

بید مجنون جمعه 13 خرداد 1390 ساعت 12:48 ق.ظ http://fenap.blogsky.com

انصافا در این گونه اشعار قوت شعر کلاسیک چیز دیگری ست

شعر کلاسیک و نو را نمی توان با یکدیگر قیاس کرد

Critical Minds جمعه 13 خرداد 1390 ساعت 08:07 ق.ظ http://whatnow4.wordpress.com/

متاسفانه اینطور است ...کسی که معتقد بوده و هست که جمهوری اسلامی سر بهار .. آن سر تابستان.. پاییز می‌‌رود.. زمانی به‌‌‌ باورش نرسید..به‌‌‌ درون خویش تبعید می‌‌شود

اما این مقوله ربطی به رفتن کسی ندارد
حتی به آمدن کسی هم مربوط نیست .... باورش با شما

مهدی نادری نژاد جمعه 13 خرداد 1390 ساعت 10:18 ق.ظ http://www.mehre8000.org

با سلام
خیلی ها درتبعید بودندولی این بیت مولوی راهگشایشان بود:
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویش

سلام
این هم نگاه دیگریست

ققنوس خیس جمعه 13 خرداد 1390 ساعت 11:49 ق.ظ

انگار فرزانه هر وقت کم می آورد به شفیعی کدکنی رو می اندازد (منظورم از کم آوردن ، منفی نیست) ... باز هم فرزانه و شاعر !
بله رفیق ، خورشیدی را که این همه سال بزکش کرده بودیم ، سالهاست که غروب کرده ... چون همه ی خورشیدها و بتها !
من ماندم و من . تو و تو . همین.
سلام ، تا یادم نرفته !!

سلام ققنوس
انگار که دقیقاً همین طور است البته این مواقع به خیلی چیز ها و کسان دیگر هم روی می آورم که چون خانواده از این جا رد می شود قابل انتشار نیستند

آری رفاقت ماندنیست ققنوس

ققنوس خیس جمعه 13 خرداد 1390 ساعت 11:51 ق.ظ

وقتش است که خورشیدی بسازیم ! پرنورتر ...

آمین جمعه 13 خرداد 1390 ساعت 06:07 ب.ظ http://ammiinn.blogfa.com

سلام
حرف شفیعی همیشه حرف روز ِماست. تازه و موثر.
کتاب بیشعوری را هم اتفاقا به لطف برادر بزرگترم همین دو سه روز پیش خواندم. انگار از ما و جامعه‌ی امروز ما نوشته "خاویر کرمنت". البته که طنازی ها ی در حاشیه‌ی "فرجامی" هم خواندنی‌ترش کرده.

سلام
شفیعی مرد با شرفیست در شعر گفتن
خوشحالم که خواندید

حمید جمعه 13 خرداد 1390 ساعت 10:07 ب.ظ http://H1984.BLOGFA.COM

امید به رهایی بعد از تبعید...

ممنون از معرفی کتاب

امید ...امید

نادی جمعه 13 خرداد 1390 ساعت 10:21 ب.ظ http://ashkemah.blogsky.com

تبعید شدن به درون خویش
چقدر با معنا

سلام- من اغلب یادم میره سلام کنم. شما به بزرگواری خودتون ببخشید

سلام
گاهی با کلمات دیگری هم می شود سلام کرد
راستش من و بزرگواری ربط زیادی بهم نداریم

مجتبی شنبه 14 خرداد 1390 ساعت 01:18 ب.ظ http://chaparkhane.persianblog.ir/

خیلی زیبا بود ، حیف از استاد که رفت...

او هر جا که باشد نغمه سرای دوران ماست ...سرش سلامت

فرزانه شنبه 14 خرداد 1390 ساعت 11:43 ب.ظ http://www.boloure-roya.blogfa.com

سلام
وقتی کامنت شما رو تو وبلاگ درخت ابدی خوندم اول فکر کردم کامنت خودم هست! بعد یادم اومد که من یه چیز دیگه نوشته بودم. به هر حال این شد که سر از اینجا درآوردم. از آشنایی با یه فرزانه دیگه خوشحالم
امان از این تبعید. این دفعه که گذشت دفعه دیگه که دنیا اومدیم حتما بلد میشیم که چی کار کنیم!!

سلام
برای منم آشنایی با یک فرزانه دیگر فرصت درخشانیست چند تا فرزانه یک جا باشند چه ها که نمی کنند

مسعود یکشنبه 15 خرداد 1390 ساعت 06:43 ب.ظ http://sayeroushani.blogfa.com/

سلام،
خوب، خوب واقعیتی رو مطرح کرده با طرح و زبان زیبای خودش.
اما خوشبختانه دنیای مجازی فرصتی رو فراهم کرده که زیاد در این تبعیدگاه درونی مون نمونیم. یا بنحوی آثار این تبعیدگاه کمتر بشه!
در عین حال این رو هم در نظر بگیرین که قبل از هر چیز شاید روحیۀ جمعی ما (بخصوص تحصیلکرده ها و روشنفکرامون) این ذات درون گرایی ش تا حد زیادی عمق داره و در جایی که نباید، خودشو به درون خود تبعید می کنه.
دلیل نومیدی اینه که ما انتظارات بالایی داشتیم ولی عملی نشد. حالا فکر نمی کنیم که چرا عملی نشد، خیلی زود تحمل مون رو از دست می دیم و نومید می شیم. نه اون خورشید، خورشید ناب و درخشان بوده و نه اینکه ظلمات عصر حالا ما رو به اعماق خودش برده. تا من و تو هستیم، زندگی هست، فرصت بسیار هست و امید را نباید واگذار نمود.
التبه آقای شفیعی کدکنی بسیار زیبا بیان کرده و من انتقادم از او نیست و بواقع نحوۀ بیان اوست که واقعیتی را به روشنی به روشنایی می کشاند. بلکه انتقادم از خود ماست و روحیه مان.

سلام
با فرو رفتن در یاس و انفعال همیشه مخالفم
اما آنچه شاعر می گوید واقعیتی گریز ناپذیرست

محمد ح دوشنبه 16 خرداد 1390 ساعت 06:12 ب.ظ http://dustevatan.blogsky.com

به این خورشید همه تا حدودی احتیاج داریم اما نباید دل بهش ببندیم

نه محمد جان ما را نیازی به این خورشید نبود ... نیاز را برایمان ساختند

خلیل دوشنبه 16 خرداد 1390 ساعت 10:30 ب.ظ http://tarikhigam.blogsky.com

سلام

خوش بگذرد!

سلام
گذشت !

میله بدون پرچم دوشنبه 16 خرداد 1390 ساعت 11:10 ب.ظ

سلام
نیامدند که!!!
اونجا خبری نیست!؟

سلام
شما هم چنان دست از انتظار مشوی

سیدعباس سیدمحمدی سه‌شنبه 17 خرداد 1390 ساعت 01:17 ق.ظ http://seyyedmohammadi.blogsky.com/

سلام علیکم.
ما تقریباً دو سال پیش رفتیم مشهد. اداره ی خانمم قرعه کشی می کنند چند وقت به چند وقت. (من که اداره ندارم البته. یک زمانهایی داشتم. پسرم میگه: بابا عباس تو اداره نداری؟ میگم: نه!) امسال هم مثل این که قرار است تیر ماه برویم.
اون دفعه به دلم ننشست. نمی دانم چرا. شاید بی عقل بودم و رفتن به منزل چهار پنج رفیق وبلاگی ی مشهدی ام، بیش از زیارت کردن امام رضا، در ذهنم بود. نمی دانم. البته مسافرت گریز هم هستم.

سلام
مسافرت گریزید ؟ پس تکلیف سیرو فی الارض چی می شود ؟

نیکادل سه‌شنبه 17 خرداد 1390 ساعت 10:13 ب.ظ http://aftabsookhte.persianblog.ir

سلام عزیز جانم
از چند روز پیش که این شعر را در وبلاگت گذاشتی هر جا رسیدم برای دیگران هم خواندم . امان از این غم معنا.
خوب خواهر جان پس مشهد تشریف داشتین! عجب پس اینچنین شد که سهم ما و قول و قرار معهودمان مالیده شد
من دیگه بازی نمی کنم فرزانه، اصلاً قبول نیست

سلام نیکا جان
گردن من از مو باریک تر ..حق داری بزنیش

الهه(خدابانو) چهارشنبه 18 خرداد 1390 ساعت 02:34 ق.ظ http://7asemaneabi.blogfa.com/

من به روزم

دایناسور چهارشنبه 18 خرداد 1390 ساعت 07:36 ق.ظ http://1dinosaur.persianblog.ir

سلام
استاد است دیگر
همه بیت غزل معرفت است.
خوش بگذره.

سلام
یکی از معدود کسانی است که با خیال راحت بهش می شود گفت استاد
مرسی

دمادم چهارشنبه 18 خرداد 1390 ساعت 06:09 ب.ظ http://www.damadamm.wordpress.com

حالا بی خبر میای مشهد و میری؟هنوز هستی؟

بی خبر که نبود اس دادم بهت

زمانیان پنج‌شنبه 19 خرداد 1390 ساعت 12:21 ق.ظ

سلام

مهاجرت به درون. از دسترس دیگران خود را بیرون بردن.
مگر چاره ای هم هست؟

سلام
اما مهاجرتی ناخواسته می شود تبعید

نجیبه محبی پنج‌شنبه 19 خرداد 1390 ساعت 08:48 ب.ظ

من این شعر را نشنیده بودم و خیلی ازش لذت بردم

لذت بردنیست کلماتش

زیبــــا یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 01:50 ب.ظ http://www.zibasaz4us.blogsky.com

سلام .

من زیبا هستم . وبلاگ من در مورد زیبا سازی است .

اگر می خوای هیچ وقت با عکس های ضربدر شده توی وبلاگت مواجه نشی .

اگر می خوای وبلاگ زیبایی داشته باشی .

حتما به وبلاگ من بیا .

این پیام به صورت خودکار ارسال نشده . خودم شخصا وبلاگ تو رو پیدا کردم و خواستم که خودم رو بهت معرفی کنم .

اگر به وبلاگم اومدی و ازش خوشت اومد می تونی منو با عنوان ویلاگم .•* زیبــــــا ســـــاز بـــرای مــــــا *•. لینک کنی و

اگر هم تمایل داشتی که منم لینکت کنم حتما بهم خبر بده .

حضور همیشگی ات و نظرات خوبت باعث دلگرمی من برای ادامه کارمه پس بهم سر بزن .

با شرکت تو نظر سنجی هام وبلاگم رو به سمت مورد علاقه خودت هدایت کن .

منتظر انتقادات و پیشنهاداتت هستم .

اگر از وبلاگم خوشت اومد می تونی به بقیه دوستانت هم آدرس وبلاگم رو بدی .

با حضور فعالت توی وبلاگم ( تعداد نظراتت برای پست های من ) از طرف من یک هدیه ( تصاویر زیبا سازی ) دریافت میکنی که فقط مخصوص خودت و وبلاگت است .

بازم میگم این یه پیام تبلیغاتی نیست .

امیدوارم که وبلاگت هیچ وقت تعطیل نشه و همیشه انگیزه ای برای ادامه ی کارت داشته باشی .

موفق باشی .

نوشینه یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 05:55 ب.ظ

آفرین به این پشتکار توی سفر هم آپ می کنید ؟

آب شاید بکنم آپ نه

منیره یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 07:00 ب.ظ http://rishi.persianblog.ir

یعنی محکوم به تبعید به درون خویش تا به ابد ؟
حالا نیمه خرداد دیگه شاید میوه انتظارمون ظهور کنه ... شایدم گندیده بشه ... شایدم ...

نه تا ابد ... تو که رهیده ای از یک بند

[ بدون نام ] چهارشنبه 25 خرداد 1390 ساعت 11:46 ق.ظ

سلام فرزانه خانم
بله
متاسفانه یا خوشبختانه
از این بیش یارای یاوه سراییدنم نمانده است!
برایتان همان آرزویی را دارم که خودتان برای خودتان دارید!

راثی پور پنج‌شنبه 26 خرداد 1390 ساعت 12:31 ب.ظ

سلام

شعر زیبائی بود

امین پنج‌شنبه 26 خرداد 1390 ساعت 05:36 ب.ظ http://amin79.blogfa.com/

از منظر خوشبینانه:
تبعیدگاه خویشتن آخرین مفر برا در امان موندن از سیل هجوم خزعبلات بیرونیه که حضرات در کشور تبلیغ میکنن.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد