دنیای زیبای من

من طربم طرب منم زهره زند نوای من

دنیای زیبای من

من طربم طرب منم زهره زند نوای من

صدای دو دست را می شناسیم ٬ صدای یک دست چیست ؟

- اینجا خیلی شبیه کوبا ست . همه چیزمان مثل اوناست .

- چی ؟ چطور مگه ؟

- آخه نگاه کن اونا فیدل کاسترو دارند  ما هم .... اونا همیشه از انقلاب و مبارزه های چه گوارا داستان می گویند ما از هم انقلاب اسلامی و مبارزه های امام... اونا عکس های بزرگ کاسترو را همه جا می زنند ما هم عکس های ... تازه کشور اونا هم با آمریکا دشمنه و مثل کشور ما فقیره ...

- نه ما که فقیر نیستیم اصلاً اینها را از کجا فهمیدی ؟

- خودم فهمیدم .


این را بگذارید کنار اینها :

- جشن نداشتین ؟ نه این هفته زنگ ریاضی تعطیل شد یک ملا اومد راجع به انقلاب و امام حرف زد .


- دیروز جای ورزش رفتیم نمازخانه احکام پسرها را گفتند بهمان . این کتاب زلال احکام رو هم دادند .  میدونی مال دخترها چه جوریه ؟


- مامان امروز زنگ قرآن یک ملا اومد راجع به آفرینش مگس و گناه های بزرگ انسان حرف زد.


- هفته دیگه مسابقه گذاشته اند برای حفظ کردن سوره لقمان ...


- زنگ فیزیک نعطیل شد می خواستیم نقطه نقطه بازی کنیم اما یک آخوند اومد راجع به اینکه چرا امام حسین را کشته اند حرف زد!

 

من فقط می خواهم بدانم ایدئولوژیی که خودش را بر مدار حقیقت می داند چرا این همه نیاز به فرو کردن تبلیغات دارد؟ آن هم تبلیغاتی که نه تنها بی اثر است بلکه به ضد خودش هم تبدیل می شود ولی روح و ذهن بچه ها را خسته می کند .

ابداً دوست ندارم پسرک فقط در دنیای ایکس باکس و تاپ جیر و ترانسفورمرز و دیسنی بزرگ شود ٬ اما او برای درک کردن آزادانه واقعیت های اطرافش خیلی وقت دارد . او حق دارد شاد باشد و حد اقل از شروع نوجوانیش لذت ببرد.


نظرات 50 + ارسال نظر
مهدی نادری نژاد پنج‌شنبه 20 بهمن 1390 ساعت 10:42 ق.ظ http://www.mehre8000.org

با سلام
کج سلیقگی و بی سلیقگی در اوج است.

سلام
یعنی همان محتوا را با سلیقه تبلیغ کنند خوبست ؟!!

مشکل که سلیقه نیست .

تبلیغ هر ایدئولوژیی با هر محتوایی وقتی اجبار می شود سلب آزادی است نه اخلاقی است نه عقلانی نه انسانی

مهرآیین پنج‌شنبه 20 بهمن 1390 ساعت 11:29 ق.ظ http://mehraeen.blogfa.com

درود بر فرزانه
تبلیغات خیلی برایشان مهم است. خیلی هاشان اعتقاد قوی دارند که تبلیغات برای نشر افکار و عقاید غربی ها حرف اول را میزده است!!!! این جمله ای است که یکی از هم دانشکده ای های اردوی نهاد رفته ام میزد! و اصرار داشت که ماهم باید هزینه ی زیادی صرف تبلیغات کنیم!!!!
اما به قول تو تبلیغات برای اینها چندان فایده ای نداشته است و بعضا منجر به مسخره کردن خودشان شده. نمونه ای اخیرش همین امام مقوایی!!!

سلام

آره می دونند که مهم است ولی راهش را هم بلد نیستند

دیو هم چو بیرون رود، مقوا درآید

گون پنج‌شنبه 20 بهمن 1390 ساعت 01:01 ب.ظ

بله تا آخر این زندگی را میتوان حس کرد ولی خوش به حال پسرک که نوجوان است جوان نیست تا بالهای آروزیش قیچی شوند .درون این فضا یی که میسازند چیزی نیست پوچ است بعضی وقتا با بعضی از دوستام میشنیم حرف میزنیم تا حالا شده تو خیابون بگن هی فلان فلان شده نگفتن پراکنده شین اونم یه کسی که ضامن امنیت ماست جوری تبلیغ شده که اینا فرشتن تا حالا شده به خاطر پوشیدن شلوار جین یا همون leeخودمون تو مدرسه توی اتاق خوبه کابل بخوری بعدشم بهت شکلات بدن که ناراحت نباش میدونیم کار شیطونه توبه کن وگرنه...تا حالا شده بهت بگن روزی 8ساعت به مدت یک سال باید بشینی سر کلاسی که فقط تبلیغ دین و حکومته اونم با شور ونشاط وبدون خمیازه وگرنه ... تا حالا شده تو یه جامعه مریضی که اکثرشون عقده جنسی دارن زیر چشما سیاه نگاه شهوت آلود وهمیشه منتظرن کارتون بهش بیافته تا استسمارت کنن اینا تبلیغ نیست شوستو شوی مغزی هم نیست شوستو شوی قلبیه. قلبی خالی از همه چیز من میترسم از عاقبت خودم چون دیگه جای رو ندارم که انرژی بگیرم انگار منم دارم مثل بقیه سیاه وسفید میشم رنگی بودنم کم شده احساس میکنم پیر شدم چقدر درد چقدر عذاب چقدر چماق خسته ام خسته از کیست شدن حرفهایی که باید میزدیم ولی این کیست عفونی شده و دیر زود خاهد کشت مرا جراحی نیست دستهایم شروع به سیاه شدن کرده تا خنده کودکی را می شنوم حالم بهتر است نکند کودکی دیگر نخندد

قلبی خالی از همه چیز وحشتناک است

احسان میرزائی پنج‌شنبه 20 بهمن 1390 ساعت 01:46 ب.ظ http://online-reporter.blogfa.com/post-298.aspx

سلام
بعد از مدت ها اومدم وبلاگ شما :)

وبلاگم با "علیه خودت انقلاب کن !!!" به روز شده .

شاد و سلامت باشید

سلام و سپاس

پیانیست پنج‌شنبه 20 بهمن 1390 ساعت 01:47 ب.ظ http://baharakmv21.blogsky.com

باز خوبه. کلاس ریاضی جدید ما رو تعطیل میکردن و برامون تو یه سالن هزار نفری در مورد احکام دیه سقط جنین حرف میزدن...

همینه که این قدر خوب موندیم خواهر

ستاریان پنج‌شنبه 20 بهمن 1390 ساعت 03:53 ب.ظ

سلام

هر غروب یا اصلا هروقت، توی ترافیک و دود و دم و بوق و چراغ قرمز گیر می کنم و دارم خفه می شوم ، و وقتی که از نگاه کردن به سرنشین ماشین کناری چشمم خجل و خسته می شود ؛ بیلبوردهای بزرگ تبلیغاتی درون چشمم فرو می روند که:
" لذت به آرامش رسیدن را فقط با تمرین آرامش می توان بدست آورد"!

تبلیغ نه؛ ضد تبلیغ

برای عده ای جشن اصلا یعنی گناه و معصیت ، یعنی لغو و لهب!
برای عده ای هم جشن یعنی هزینه نکردن و آمار هرینه دادن!
برای بچه ها اگر چاه این جشن آبی ندارد برای بعضی چاه کن این جشنها، نان که دارد!
...

سلام
آرامش ؟ آرامش در نیرنگستان ... امکان ندارد مگر آرامشی مرداب گونه

ایمان پنج‌شنبه 20 بهمن 1390 ساعت 05:36 ب.ظ http://istgaah.bloghaa.com

باید مغز بچه ها را شست و شو داد،بزرگترهایشان را شست و شو نداده بودند که امروز خطرناک شده اند...
اوضاع گریه آورست،گریه آور .

آخه شست و شویشان فایده هم ندارد عرض خود می برند و زحمت ما می دارند

سیدعباس سیدمحمدی پنج‌شنبه 20 بهمن 1390 ساعت 11:02 ب.ظ http://seyyedmohammadi.blogsky.com/

سلام علیکم.
حالا خوبه برنامه ی دیروز امروز فردا را ضبط نمی کنند و نمی آورند مدرسه ها، و در درس و کلاس جدیدی به نام «دیروز امروز فردا»، برای آنها پخش نمی کنند.



سلام علیک

والا چه عرض کنم این ایده شما را تا مفت نبرده اند یک جا ثبتش کنین

مسعود پنج‌شنبه 20 بهمن 1390 ساعت 11:16 ب.ظ http://brightnessborder.blogfa.com/

سلام
اخیرا در ایستگاه های متروی تهران یک میز گذاشته اند و یک آخوند هم نشسته آنجا و یک چیزی هم بزرگ نوشته اند پشت سرش .... حضور؟ که خوب یادم نیست... یک نفر هم نشسته کنارش با هم صحبت می کنند. مردم موقع عبور نگاه غریبی می کنند به این صحنه و رد می شوند. هیچ کس چیزی نمی گوید... گاهی بعضی از این خانم ها با لباس و آرایش آنچنانی که رد می شوند سلام بلند ِ گرمی به حاج آقا می کنند و بسرعت می گذرند، یا متلک و گوشه پرانی...
آدم تصور می کند کسی هم که آن کنار نشسته، در استخدام است برای اینکه حاج آقا احساس تنهایی نکند.

سلام
بزرگتر ها که هیچ بچه ها را هم راحت نمی گذارند

ن.د.ا جمعه 21 بهمن 1390 ساعت 09:51 ق.ظ http://bluesky1.persianblog.ir

این روندی که تا 18 سالگی و تمام شدن دوران مدرسه ادامه داره. چه تاثیرپذیر باشی چه متفاوت این شرایط بر ما گذشت. واسه عده ای که خانوادشون تفکر متفاوتی داشتند یاد گرفتند در مدرسه سکوت کنند و برای عده ای دیگر هم ... تا زمانی که اجازه تفکر و اظهار عقیده را به کسی ندهند وضعیت به همین منوال هست. در این دوره زمانی حتی جرات نداشتیم اسم یک خواننده بیاریم. مدرسه ای بود جاسوس پرور.

۱۸ سالگی کجاست ؟ دانشگاه چی ؟ محیط های کاری چی ؟

دایناسور جمعه 21 بهمن 1390 ساعت 12:44 ب.ظ http://1dinosaur.persianblog.ir

سلام
من فقط می تونم تاسف بخورم از این همه حماقت
چی دارند به این بچه ها تلقین می کنند.
نفرت از درس و مدرسه و مهم تر ماورا و دین و اعتقاد را در وجود بچه ها می کارند.
بعضی اوقات هم دایی جان ناپلئون وجودم می گوید که این کارها دقیقا جهت دار است و " کار کار اینگیلسیایت"

سلام
جهت که دارد ولی برایند ندارد

درخت ابدی جمعه 21 بهمن 1390 ساعت 07:08 ب.ظ http://eternaltree.persianblog.ir

سلام.
این جماعت کلا دلشون می‌خواد تهدیدها رو به فرصت بدل کنن و چه سرمایه‌ای بهتر از بچه‌هایی که به تصورشون لوح سفیدن و هرچیزی رو می‌شه به خوردشون داد. طوری رفتار می‌کنن که انگار روی گنجی ازلی-ابدی نشستن!
پاراگراف اول جالب بود

سلام
آره برای منم جالب بود مقاییسه پسرک ! کار کار همون کتابای تاریخیه که براش گرفتم

نجیبه محبی جمعه 21 بهمن 1390 ساعت 10:15 ب.ظ

البته تبلیغات اگر هوشمندانه نباشد بقول شما ضد تبلیغ میشود ؛ علمای تبلیغات سه نوع تبلیغات را معرفی می کنند سفید ، سیاه و خاکستری ؛ که به تناسب هر نوع اخبار و اطلاعاتی هم که تولید می شود به ترتیب سفید ، سیاه و خاکستری نام گذاری می شود.

والا هر رنگی که باشد پول این مملکت و انرژی و طراوت بچه ها را دور می ریزد

رها از چارچوب ها جمعه 21 بهمن 1390 ساعت 11:13 ب.ظ http://peango.persianblog.ir/

گم شده های زندگی ما و بچه های نازنین این سرزمین چیزهای بزرگی نیستند، بزرگترین مشکلات فقدان ساده ترین حقوق زندگی است.
ظاهراً تمام زندگی ما باید به این سوالات بی جواب بگذرد، به قولی چون ره از آغاز شب آغاز گشت
لاجرم راهم همه در شب گذشت

نه نه ...چیز ای بزرگ چیه ؟ همین چیزای کوچیک همین دلخوشی های معصومانه و ساده

یه زندگی ساختیم در امتداد شب
فعلا هم در خواب اهورایی بسر می بریم

دنیز شنبه 22 بهمن 1390 ساعت 01:35 ق.ظ http://www.sigaryazilari.blogfa.com

سلام فرزانه جان...بعد از مدتها دوباره مهمان نوشته هایت شدم ...
لیلا هم رفت و ما همدیگر را ندیدیم ...افسوس!

سلام دنیزجان
خوشحال شدم از اومدنت ... خیلی از افسوس ها را می شود قضا کرد

حسن قربانی شنبه 22 بهمن 1390 ساعت 11:10 ق.ظ

البته می دانند که دروغی بیش نیست!

محمد رضا ابراهیمی شنبه 22 بهمن 1390 ساعت 09:32 ب.ظ http://www.golsaaa.blogfa.com

سلام
خانواده
خانواده
خانواده

تنها راه نجات در این واویلا آباد!
امیدوارم بتونم برای دخترم حداقل این یکارو انجام بدم.

سلام
من و شما هر کاری بتوانیم کرده ایم و خواهیم کرد

حرف من خستگی بچه هاست ...حقی که جامعه از آنها می گیرد

مترجم دردها یکشنبه 23 بهمن 1390 ساعت 01:48 ق.ظ http://fenap.blogsky.com

سلام

به تجربه شخصی،گفته های حضرات روحانی از دو جهت ملال آور است،از یک سو تکرار مکررات است و از سوی دیگر حتی ذهن را هم درگیر نمی کند که دست کم نقد یا رد شوند،چاره ای نیست جز نشستن و شنفتن و شنفتن و شنفتن

به پسر پیشنهاد کنید صبر جمیل پیشه کند
!

سلام
طفلک این نکند چه کند مگر ما خودمان چه کار می کنیم ؟ صبر جمیل می کنیم اما از اجر جزیل خبری نیست

مونیس روکوف یکشنبه 23 بهمن 1390 ساعت 12:27 ب.ظ http://tanazi.blogsky.com

اگر با این دید نگاه کنیم که در شرایط فعلی هدف از این تبلیغات جذب نیست بلکه جلوگیری از ریزش نیروهای قبلا جذب شده است شاید کمی داستان متفاوت شود ... یعنی هدف نگهداشتن آن سمپاتهایی است که راهپیمایی میروند رای میدهند حاکمیت را حتی علی رغم اتقاد قبول دارند دفاع می کنند و... و البته فرزندان و کودکانشان .هرچند این تبلیغات و شیوه ها برای طیف های گسترده ای تکراری و نخ نماست و پاسخ عکس می دهد و..اما برای دسته اول هنوز جواب می دهد و از همین روست که برآن اصرار است .

اونا که احتیاج به تبلیغ ندارند ...دارند ؟

مونیس روکوف یکشنبه 23 بهمن 1390 ساعت 12:30 ب.ظ http://tanazi.blogsky.com

راستی از کی در متن های ما پسرم پسرک شد!!

تو متن ها از روز ازل پسرک بوده ... تا ابد هم خواهد بود
البته کافش از باب تحبیب است ها

انصافاً تو این وانفسا منم بیام ادعای مالکیتش را بکنم ؟ بخاطر یک سلول ؟

حامد یکشنبه 23 بهمن 1390 ساعت 01:13 ب.ظ http://deevane.blogfa.com

شبیه کره شمالی هم میشیم

امین یکشنبه 23 بهمن 1390 ساعت 02:22 ب.ظ http://jeninediroz2.blogsky.com/

کلا نظام اسلامی ایران چیزی شبیه حکومت مارکسیستی هست شاید هم کمونیستی
احتمالا کتاب قلعه حیوانات جورج اورول رو خواندی می بینی که دو جامعه چه قدر به هم شبیه هست فقط اسمشونفرق دارد مگرنه شعارها یکی هست حالا اون میگه امپریالیسم جهانی این میگه استکبار جهانی
مگرنه هر دو دیکتاتوری اند و عده زیادی در توهم تئوری توطئه و تنها کشور ایستاده در برابر ظلم از توده ها وجود دارد
درضمن نوجوانی کردن حق همه نوجوان هاست باور کن صبح تا شب پای ایکس باکس باشه بهتر از این هست که درسی رو بخونه که دو سال دیگه یادش می ره و اخر کار جایگاهش با کسی که درس نخونده یکی هست
شاد باشی

سلام
مقایسه پسرک هم از همون جا کلید خورد

میله بدون پرچم دوشنبه 24 بهمن 1390 ساعت 11:48 ق.ظ

سلام
حالا همه اینها یه طرف تضادی که در ذهن بچه ها شکل می گیره یه طرف... بعضی مواقع یه سوال هایی می کنند که نشان از هنگ شدنشان دارد و ما هم برای جواب دادن دچار همان حالت می شویم...آخه این انصافه؟ لعنت...

سلام
تصور می کنم دو تا سیستم هنگ شده را که می خواهند با هم کانکت شوند
گمونم یه اتصالی و انفجار و بووووووم

اردی بهشت دوشنبه 24 بهمن 1390 ساعت 01:13 ب.ظ http://ordibehesht-z.blogfa.com/

این مشکلات رو خود ما داشتیم ولی در ابعاد کوچکتر. حالا بچه های ما ثانیه به ثانیه با این مسایل مواجه می شن. ذهنیتشون کاملا نسبت به کتابهای درسی تغییر کرده. اصلا با رغبت درس نمی خونن. مثلا می خوان روی بچه ها سرمایه گذاری کنن و ریشه ای کار کنن. خبر ندارن که این کار باعث پرورش مخالف میشه اون هم از کودکی !

ما که ته تهش بودیم با کلاسهای عملی فرار به پناهگاه و ...

امید دوشنبه 24 بهمن 1390 ساعت 04:53 ب.ظ http://andishe-pooya.blogfa.com/

من نمی دونم مجوز شرعی این شستشوی مغزی را دارند دوستان یا نه !؟ ... این طور که میگویند , اگر پسرک شما بعد از سن 15 سالگی راه و روشی جز آنکه باید را انتخاب کند , مجازاتش مرگ است ! ... خوب حداقل اجازه دهند که تا 15 سالگی بچه آزاد فکر کند , از آن به بعد هر بلایی که می خواهند سرش بیاورند (در مورد دخترها که 9 سالگی است این عدد !)

البته تعارف را کنار بگذاریم , کار درستی می کنند دوستان ... هرچه دارند از این تلقینات دوران کودکی است ... تمام نظام فکریشان وابسته به جزمیاتیست که در این سن در ذهن بچه می کنند ... آدم 18 ساله که این چیزها در کتش نمی رود

مجوز شرعی نباشد کلاه شرعی که هست ...می دونی که شرع چه قابلیت هایی دارد ؟

آخه این دوستانی که دارند بچه ها را قالب می زنند روی هوش و حواس این بچه ها حساب باز نکرده اند .

مجتبی دوشنبه 24 بهمن 1390 ساعت 08:58 ب.ظ http://WWW.MOJTABAHAMRANG.MIHANBLOG.COM

دوست ندارم حرف های من دلیلی بر دفاع از همان هایی بشود که تو بر آنها تاختی. اما دوست دارم که از جناح مخالف افکار شما هم بگویم. حالا که اینجا دور دور هویت فکری و به قول آقای محمد جعفر مصفا هویت ارزشی است و خوب یا بد بودن یا خوب یا بد شناختن ما به آدم ها و جامعه ارزش می دهد. می خواهم بد های کشور هایی که ثروتمند هستند را هم بگویم.
اما پیش شرط:
کشور ما رکود اقتصادی دارد. آزادی بیان ندارد و شرایط مدنی هم نه. درست. اما
آن طرفی ها هم به زور توی مخ می کنن. می گویی نه؟پس ادوارد برنایز کیست؟
فرقش این است که آنها کم کم و زیرکانه و اینها تند تند و ابلهانه.
آنجا هم آخرین چریک ها پوتین دیکتاتور ها را می بوسند. چرا؟چون یاران چریک را پوچ کرده اند. کارمان به جایی رسیده است که با فارسی 1 دختران ابتدایی شهر سنگر که از توابع رشت است در دستشویی به طور دست جمعی لخت کرده بودند. فکر می کنی من یک آدم مذهبی سخت هستم؟نه. من فقط یک جامعه شناسم که می بینم متجددین و روشنفکرین ما سر در گم شده اند. نه پای رفتن دارند و نه نای ماندن. این است که سکوت می کنند. بخدا آن ها هم به زور به مخ جامعه ی ما کرده اند که حالا پدیده ی دوست دختر و پسر برای زن و شوهر دارای همسر تنها با شوخی مثل ویکتوریا یا سالوادور رد می شود.
حرف من این است. خانوم، یا آقای روشنفکر. تکلیف ما که با خودمان و کشورمان و چیزی که میبنیم مشخص است و کمتر ایرانی است که اوضاع را نشناخته باشد. از غربی بگو تا دوباره به دست مارگارت تاچر هایی مارا گرفتار ...... دیگری نکند.

امیر دوشنبه 24 بهمن 1390 ساعت 10:07 ب.ظ

شست و شوی مغزی دیگه واسه این بچه ها جواب نمیده
البته البته البته ، توی پایین شهر و شهرستانها هنوز که هنوزه تاوان شکستن خط قرمزها توسری و آیه های وحشته !

ولی واقعا باورم نمیشه ! چقدر فرهنگسازیشون زیاد شده ها ! از زمان ماهم بیشتر!!

سفینه ی غزل سه‌شنبه 25 بهمن 1390 ساعت 02:59 ق.ظ http://safineyeghazal.persianblog.ir

سلام
چند روز پیش پسر بزرگه ما هم که البته مقادیری بازیگوش است، توی نماز جماعتی که هفته ای یکبار به اجبار باید برگزار کنند سر یک حرکت بچگانه پقی می زنه زیر خنده خانم محترم پرورشیشان مچ دستشو می گیره و می کشه بیرون و جناب امام جماعت هم بعد نماز خطاب به بزرگه ما میگه: آنکس که سر نماز بخندد ، یار شیطان است!!
خانه که آمده بود می گفت به نظر من اون....ی که آبروی منو پیش دوستام برد، بیشتر یار شیطان است!!
خیلی جالب بود تشخیص شباهت اینجا و کوبا.... به هر حال سمپادیه دیگه

مونیس سه‌شنبه 25 بهمن 1390 ساعت 10:42 ق.ظ

اتفاقا دارند چون به منزله خوراک فکری است برای آنها

مونیس سه‌شنبه 25 بهمن 1390 ساعت 02:21 ب.ظ

سلیقه ای است قدری اما برای من نه این ک ک تحبیب است و نه آن م م مالکیت! همیشه در نظرم این ک ک جدایی و آن م م محبت بوده !

دمادم سه‌شنبه 25 بهمن 1390 ساعت 08:31 ب.ظ http://www.damadamm.blogsky.com

البته تبلیغات چندان هم بی تاثیر نیست حداقل در این حد که باید جامعه و خانواده و خود فرد چندین برابر آن تبلیغات نیرو صرف کند تا ذهن بچه را از چیزی که در آن فروشده تهی کند البته این کار ناخوداگاه صورت می گیرد اما همین صرف وقت باعث معطل ماندن خیلی از استعدادها میشود و کارهایی که میتوان و میشد در جوانی انجام داد اما همه ی ما از تناقض ها و درگیرهای فکری و عاطفی خودمان حداقل بی خبر نیستیم. چقدر زمان صرف شد تا توانستیم خودمان را پیدا کنیم و چند نفر را سراغ داریم که توان تحمل با کوچکترین مشکلات شخصی را نداشته اند. نمی خواهم زیاد بد بین باشم و با وجود اینکه می دانم کودک همیشه و در هر حال و در همه جا بهرحال کودکی اش را می کند و حتی از حرف ها و حرکات همان سخنران ها هم چیزهایی برای تفریح و خنده پیدا می کند با این وجود دوست ندارم که بچه ها را در این وضعیت ببینم و همین طور خانواده ها را. نمی دانم چه بر سر نسل های بعد می اید اما می دانم که نسل های قبلی تاوان سنگینی را پس داده اند. و با کاملا باهات موافقم. حق داری عزیز من ، چطور ادم می تواند نگران آت و آشغالهایی که در مغز بچه اش می کنند نباشد؟اما می توان به این امیدوار بود که شاید بخاطر همین تمییز گذاشتن ها ست که بچه های ما یاد گرفته اند چشم و گوششان باز باشد و مدام مراقب شنیدن حرفهایی باشند که از گوینده ای می شنوند.

یک لیلی چهارشنبه 26 بهمن 1390 ساعت 02:53 ب.ظ http://www.mowjkavir.blogfa.com/

از خواندن مطالبتان و اندیشه تان لذت بردم. از وبلاگ مترجم دردها به شما رسیدم. پایدار باشید.

محمدرضا پنج‌شنبه 27 بهمن 1390 ساعت 07:53 ق.ظ http://mamrizzio.blogfa.com/

سلام
قدرت این حکومت بیشتر در آموزش و پرورش و صدا و سیماست!

امین پنج‌شنبه 27 بهمن 1390 ساعت 09:28 ب.ظ http://amin79.blogfa.com/

زمان ما که یکی دو شبکه تلویزیون وطنی بود و پدر مادر های ناآگاه یا بعضا ترس خورده، نتونستن هرچی می خوان بتپونن تو مغزمون. این نسل جدید که اینترنت و ماهواره و پدر مادرای آگاه تر داره رو با چه امیدی می خوان همراه داشته باشن؟

ن.د.ا جمعه 28 بهمن 1390 ساعت 10:43 ق.ظ http://bluesky1.persianblog.ir

دانشگاه دیگه مجبور نیستی هر عقیده ای را بپذیری. مخالفت میکنی . بحث میکنی . عقیده ها را به چجالش میکشی. با عقاید جدید اشنا میشی. اگر از بحثی یا مطلبی خوشت نیومد می تونی تو اون کلاس شرکت نکنی یا حضور غیر فعال داشته باشی. محیط کار هم اختیار خودت را داری. اگه خوشت نیاد می تونی عوض کنی. اما هیچ اجباری به اندازه دوران مدرسه نیست که کلا قدرت تفکر و تصمیم از بچه ها گرفته میشه. خیلی ها را می شناسم که به خاطر جو مدرسه دارای یک سری عقایدی بودند اما با اومدن به دانشگاه طرز فکرشون کلی تغییر کرد.

نوشینه جمعه 28 بهمن 1390 ساعت 10:56 ب.ظ http://nargess7.blogfa.com

اثر بخشی تبلیغات در همین سنه و اونا هم خوب میدونن ولی چون بد تبلیغ می کنن نتیجه لازمو نمی گیرن

neveram یکشنبه 30 بهمن 1390 ساعت 03:19 ب.ظ http://nothings.mihanblog.com/

صدای دو دست را هم نمی شناسی !!

neveram یکشنبه 30 بهمن 1390 ساعت 03:27 ب.ظ http://nothings.mihanblog.com/

"تحمل اکنون"
تو حتی "اکنون" را نمی شناسی !! چطوری تحملش می کنی ؟؟ چطور چیزی را که نمی بینی،تحملش می کنی ؟؟ چطور چیزی رو که جلو چشت هست و توانایی دیدنش رو نداری تحمل می کنی ؟؟
مگر اینکه داری چیز دیگری را تحمل می کنی ... و فکر می کنی که "اکنون" رو تحمل می کنی !!

خلیل یکشنبه 30 بهمن 1390 ساعت 10:42 ب.ظ http://tarikhigam.blogsky.com

سلام،

نظرات و جواب ها همانقدر جالب بودند که اصل نوشته.

اینها معتقدند که " العلم بالصغر، کانقش فی الحجر " اما یادشان رفته":

1 - علم با تبلیغات متفاوت است.

2 - آدم هم با سنگ متفاوت است.

امین دوشنبه 1 اسفند 1390 ساعت 08:26 ب.ظ http://janazad.persianblog.ir/

سلام
آخه خودشونم میدونن که بر مدار حقیقت نمیچرخن (شماکه بهتر میدونید) بخاطرهمین نیاز به تبلیغات گسترده دارن تا هر باطلی رو حقیقت جلوه بدن

برزین چهارشنبه 3 اسفند 1390 ساعت 12:21 ق.ظ

سلام بر فرزانه خانم
خستگی را خسته کرده ای . من مدتی است از این نوشته ها دورم ، اما ظاهرا دوستان همه دور هم جمعند . چه حس و حال خوبی دارد این دنیای مجازی
موفق باشی

مهرگان چهارشنبه 3 اسفند 1390 ساعت 11:07 ب.ظ


یک مدته نیستی فرزانه جون! خوبی؟ رو به راهی؟

خلیل شنبه 6 اسفند 1390 ساعت 11:22 ب.ظ http://tarikhroze.blogsky.com

سلام،

به وبلاگ تازه خوش آمدید.

منیره دوشنبه 8 اسفند 1390 ساعت 02:10 ق.ظ http://rishi.persianblog.ir/

کجایی آیا تو فرزانه ام ؟

میله بدون پرچم سه‌شنبه 9 اسفند 1390 ساعت 11:13 ق.ظ

سلام مجدد
پسرم یه نقاشی کشیده بود توی مدرسه و آورد نشونم داد...چند تا پرچم هم کشیده بود که یکیش ایران بود...و به جای رنگ سبز از آبی استفاده کرده بود...می گم این چرا آبیه؟ با ذوق می گه این همون برنامه دکتر کپی بود که احمدی نژاد و نشون داد که رنگ سبز رو آبی کرده بودند!!!!!!

محسن صالحی چهارشنبه 10 اسفند 1390 ساعت 02:02 ق.ظ http://www.salehimohsen.blogfa.com

حیف از این همه انرژی و پول که برای هیچ و پوچ صرف میشه. خروجی این سیستم رو همه داریم می بینیم!

محمد سرابی چهارشنبه 10 اسفند 1390 ساعت 02:24 ب.ظ http://msarabi.com

او حق دارد شاد باشد و حد اقل از شروع نوجوانیش لذت ببرد.


زهرا چلنگر چهارشنبه 10 اسفند 1390 ساعت 11:04 ب.ظ http://dialoguezch.blogfa.com/

برای برجسته شدن هر ایدئولوژی یه طیف وجود داره از اقناع و تبلیغات تا سرکوب حالا واسه ما یه مدلیه که سر هر دو طیف سرکوب وجود داره منتها به شکل خاص خودش .

امین پنج‌شنبه 11 اسفند 1390 ساعت 01:47 ق.ظ http://janazad.persianblog.ir/

سلام
با پست "آشتی ملی" به روزم

منتظر حضور گرمت و نظر ارزشمندت هستم

آنا یکشنبه 14 اسفند 1390 ساعت 11:34 ب.ظ http://anaa.persianblog.ir/

چه جالب پسر جانمان به من گفت رفتیم نمازخونه بوی پا می داد یه چیزایی هم گفتند ،به درد شما خانما نمی خوره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد