دنیای زیبای من

من طربم طرب منم زهره زند نوای من

دنیای زیبای من

من طربم طرب منم زهره زند نوای من

آیا تبعیضی در کار است ؟

به نظر می رسد اساسی ترین پرسش پیش روی کسانی که خواهان برابری حقوق زن و مرد هستند این باشد : " آیا زنان در معرض تبعیض های جنسیتی هستند؟ ساده تر می توان پرسید که آیا مواقعی هست که زنان فقط به خاطر زن بودنشان از حقوق اجتماعی و فردی کمتری برخوردار باشند ؟ "


بر عکس چطور ؟ هیچ گاه می شود که مردی به خاطر مرد بودنش از حقوق محروم شود ؟


اصلاً چرا واژه تبعیض جنسیتی بیشتر در مورد زنان بکار می رود ؟


از نظر شما این داستان ها را که برشهایی از زندگی روزمره ما هستند چگونه می توان تفسیر کرد ؟

 

- خانم میم  7 ماهی می شود که بعنوان کارشناس آمار و اطلاعات استخدام شده است . از لحاظ حرفه ای شروع نسبتاً موفقی داشته و توانسته اعتماد همکارانش را جلب کند. به نظر می رسد اعتماد به نفس بالا و ظاهر شیک و مرتبی هم دارد . خیلی خوب و با مبادی آداب می تواند حرف بزند . این روزها سرگرم تصمیم گیری برای ازدواج است ولی وقتی به او توصیه میکنم داشتن وکالت حق طلاق را از شرایط ازدواجش قرار بدهد دستپاچه می شود و من من می کند .


- شوهر خانم پ درآمد چند ده میلیونی دارد . از این رو خانم پ هیچوقت دغدغه پول نداشته است وقتش را با مهمانی و سفر و رفتن به کلاس های مختلف می گذراند . بچه هم ندارد و معتقد است که به درد سرش نمی ارزد . هر بار که می بینمش باید چند دقیقه صبر کنم که به قیافه مدل جدیدش عادت کنم. مهم  ترین حرفی که می شود با او زد نظرش درباره برنامه " بویون نه گییسن " است و احتمالاً فالی که در صفحه فیس بوکش می گیرد.


- خانم نون معاون یک دبیرستان دخترانه است دو سالی می شود که از همسراولش طلاق گرفته است . به نظر می رسید شوهرش نمی تواند اشتیاق و نشاط زندگیش را تامین کند . سال پیش با پسری ازدواج کرد که تمام داراییش را بالا کشید و با خودش برد . حالا پدر و مادرش مجبورش کرده اند با آنها زندگی کند . در تمام جمع های خانوادگی مثل یک جذامی با او رفتار می شود .


- خانم ب 45 ساله است و الان 15 سالی می شود که با دیابت مبارزه می کند . عوارض بیماری اش رنجور و ناتوانش کرده است اما هنوز خودش را خوشبخت می داند که شوهری دارد که ترکش نکرده است . البته شوهرش چند سالی است با همسر جدیدش در طبقه بالای همان خانه زندگی می کند .


- خانم جیم دندانپزشک است . دو هفته پیش بخاطر جدا شدن از همسر خوشگذران و خیانتکارش جشن طلاق گرفته بود .می خواست تمام خاطره ها یش را با آن جشن مدفون کند . با آن همه بریز و بپاش و شلوغی و خوشحالی ، هنوز وقتی درباره دخترش و تنهایی خودش حرف می زند صدایش می لرزد .



نظرات 48 + ارسال نظر
ایمان شنبه 17 تیر 1391 ساعت 11:38 ب.ظ http://istgaah.bloghaa.com/

شاید بهتر باشد کمی به عقب تر برگردیم و این سؤال رو مطرح کنیم که حقوق زن و مرد چیست؟ آیا حقوق جنیست بردار است؟ حالا اگر هست، آیا رعایت می شود یا خیر؟ در کدام جامعه حقوق رعایت می شود و در کدام خیر؟ و سؤالات بعدی.
به نظرم در هر دو مورد در جامعه ی ما حقوق زنان و مردان(به عنوان فقط یک شهروند فارغ از جنسیت) به طور کلی تضییع می شود و در وهله ی بعد حقوق جنسیتیشون هم دچار مشکل و گاهاً نادیده گرفته شدنه. از محیط کار و دریافت حقوق پایین تر برای زن ها گرفته تا گاهاً ممنوعیت های تحصیلی و جداسازی و اختصاصی کردن برخی رشته ها برای یک جنسیت یا اختصاص سهمیه جنسیتی. در مورد مسائل مربوط به زندگی مشترک هم قوانین زیادی هم به نفع مردهاست و هم به ضرر مردها و به نفع زن ها. جایی که برای مرد حق طلاق قائل می شود و برای زن خیر و جایی که یک زن می تواند به قصد سواستفاده از مرد وارد زندگیش شود و طرف را از زندگی ساقط کند به وسیله ی مهریه و ... .
به نظرم بحث خیلی گستردست. ما در جامعه ی خودمون دچار مردسالاری هایی هستیم که فقط از طرف مرد بر زن اعمال نمی شه بلکه از طرف خود زن ها بر خودشان نیز اعمال می شود! واعتماد به نفس خانوم ها در حقوق اجتماعیشون توسط خودشون باور نمی شه و به انواع مختلف وسیله و ابزاری می شوند که باید در سایه و اختیار مردها باشند(البته عموم منظورمه و نه همه) . البته من در این مورد دوم مشکل رو بیشتر می بینم چون هستند و وجود دارند زنانی که تو همین جامعه پله های ترقی رو بالا رفتند، از شاعر و نویسنده گرفته تا دکتر و استاد دانشگاه و وکیل و ... .
به طور خلاصه زن های جامعه ی ما، مخصوصاً قدیمی هاشون، خودشون هم به نوعی تبعیض گرایی! جنسی! نسبت به خودشون به طور ناخودآگاه تمایل و باور دارند و اعتماد به نفس شکستن و عبور از این تبعیض ها رو ندارند در صورتی که شاید مردها از این بار روانی کمتر ضربه می خورند.

ولی از نظر من خیلی هم عقب رفتن لازم نیست ! حقوق زن و مرد حقوق اولیه انسانی است که فعلاً بخش زیادی از آن تابع جنسیت هم هست .
هیچ کس دوست ندارد حقوقش زیر پا گذاشته شود ولی خیلی ها آگاه نیستند به حقوق خودشان .
پیش فرض های عرفی و سنتی و گاه دینی آن قدر غلیظ شده است که آنها فکر می کنند تا بوده همین بوده و تا هست همین خواهد بود .

مهرگان شنبه 17 تیر 1391 ساعت 11:50 ب.ظ http://mehraeen.blogsky.com

الان دیروقته! فعلا فقط میتونم یه نظر کوتاه بدم در همین حد
که تو کلیت همه ی این ماجرا ها ؛ از ماست که بر ماست!

بعدا سر فرصت احتمالا برگردم و نظر مبسوط و مشروح تری اینجا بذارم .چون ازون مسائلیه که ذهنمو شدیدا مشغول کرده.
....
ضمنا ما کوچیک لیبرالیستهای عزیزیم

کجا دیر وقته خانوم مهرگان ؟ تازه اول شبگردی است که
پس فعلاً ما نیز هم تا بعد

نجیبه محبی یکشنبه 18 تیر 1391 ساعت 12:03 ق.ظ http://hinsokhanetaze.blogfa.com/

انگار واقعیت این است که جنسیت هنوزهم غلظتش بیش از انسان بودن است در معجون آدم . . .

همین طور است
آنها هم که جنسیت راپشت سر گذاشته اند لزوماً نا دیده اش نگرفته اند

سلمان محمدی یکشنبه 18 تیر 1391 ساعت 12:57 ق.ظ http://salmanmohammadi.blogsky.com

برابری حقوقی زن و مرد، آری! نفی تفاوتهای حقیقی آنها، هرگز!
این حکایتهایی هم که نوشته اید، اجمالاً از همان زنانگی این زنان سرچشمه میگیرد. دلخوری چرا؟

شما که این عبارت را بلافاصله پس از برابری می آورید گمان نمی کنید که برابری حقوق به معنای نفی تفاوتهاست ؟؟
وقتی می گوییم بک مرد قد بلند و یک مرد قد کوتاه از لحاظ انسانی حقوق برابری دارند معنی اش این است که تفاوت قد /انها را نفی کرده ایم ؟

لازم است بگویم که بسیاری از تبعیض ها در پوشش همین تفاوت ها و با توجیه هایی از این دست صورت می گیرد . تفاوتهایی که نه برتری اند و نه کاستی
این که زنی نمی تواند و جرات ندارد حق طلاق داشته باشد از زنانگی اوست ؟ زنی که شعورش نادیده گرفته می شود بخاطر زنانگی اوست ؟

مشکلی نیست ! فقط لطفاً از برابری حقوقی زن و مرد نگویید که آدم نمی داند دم خروس را بگیرد یا قسم حضرت ابوالفضل را
شما دل خوش به دنیای مرد سالار خود باشید . تا ببینیم چه گلی به سر بشریت خواهید زد .

[ بدون نام ] یکشنبه 18 تیر 1391 ساعت 01:04 ق.ظ

سلام به قوله دوستمون بهتر نیست ازتبعیض های انسانی شروع کنیم بعد بعد برسیم به جنسی چون در وضع فعلی همه ما در حد یک چار پا (بلا نسبت از دوستان گرامی)فرض شدیم یعنی حقوق یک انسان در وضع موجود بعنوان یک جرم برای اوست وموجبات نیستی او را سبب میشود خیلی جالبه نه از ابتدایی ترین چیزها مثل از خود دفاع کردن .دوست داشتن .اعتراض کردن حتی در بعضی اذ موارد بغض کردن ومسایل دیگری اذ این قبیل که به مهمترینشان به عمد اشارهای نکردم استتتتتتتت.ولی مطلب شما را با تمام جان پذیرا هستم بدلیل کمبود وکج فهمی عده ای از برادران نفهم که شمارشان بسیار است و هر روز نیز بر تعداد آنها میافزایند این قارچ ها .دیروذ یکی اذ بچه ها به یکی اذ این همایشهای مذخرف اذدواج موفق در حد استفراغ رفته بود به اجبار همسر!!!حرف هایی میگفت که من فکر کردم کاش متولد نمیشدم واین حرفها را راجع به یک انسان به یک هم ذات به کسی که قلب دارد مثل من است شاید اذ من نیذ بهتر که ثابت شده بسیار ملتهب شدم وبرایش آرذوی طلاق !نمونه یک برده داری اصل اذ نوع قارچی اونجا بود که یاد این جمله افتادم و قدرشو دونستم کاش به جای اینکه به قوسهای بدنم فکر میکردی به فکر قوسهای ذهنی ام بودی . راهنمای لغات قارچ=آخوند در حد استفراغ=محیطی که دارای آخوند باشد چارپا=گاو وترجیحا الاغ کج فهم=احمق به تمام معنا که عقلش سر....

سلام
خیر بهتر نیست . تبعیض های انسانی ربطی به تبعیض های جنسیتی ندارد . این که برای توجیه یک ظلم و کاستی بگوییم : تازه از این بدترش هم هست . عذر بدتر از گناه است .

حقوق انسان فارغ از جنسیت در جوامعی نادیده گرفته می شود درست این هم بجای خود کار می خواهد حرف و مهم تر از آن عمل می خواهد ولی دلیل نمی شود که چشم بسته شود بر روی تبعیض های جنسیتی
که مزید بر تمام حق کشی ها هستند.

گون یکشنبه 18 تیر 1391 ساعت 01:07 ق.ظ

این بالایی من بودم اسمم یادمم رفت ببخشید گونم

منیره یکشنبه 18 تیر 1391 ساعت 02:28 ق.ظ http://rishi.persianblog.ir/

وقتی بزرگترین نقش زن رو مادر بودن می دونند بعد تو بوق و کرنا میکنند و از همه ی دنیا بیشتر به مادر بودن زن در کلمات و پرده نوشته ها بها میدن اما پای عمل که پیش میاد ، نمیتونی برای پسر 14 ساله ات وقتی باباش نیست یه خط موبایل بخری به اسمش ، بش کادوی تولد بدی چون که تو سیبیل نداری پس بابا نیستی پس هیچ کاره ای ....وقتی که مادر جرات نداره بچه شو با ماشینش برسونه مدرسه چون اگه تصادف کنه مثل یه راننده تاکسی باید بره بازداشت تا بابا ی بچه اش بیاد رضایت بده .. وقتی که اجازه ی امضا نداره یه مادر برای بچه اش که ببرنش اتاق عمل تا نمیره بچه اش ... وقتی که رنج پرورندان بذر فرزند و زایمان و شیر دادنش با توئه ولی اسمش و خونش و تمام موجودیتش وقتی که تمام وجودش ، وجود مادر رو صدا میزنه با باباست ... قربان شکل ماهت دنبال تبعیض جنسیتی در اداره میگردی ؟ ریسک زن بودن توی اون خراب شده مثل مسافرت با پرایده با سرعت بیشتر از 120 تا ... صدقه بده حالشو ببر !

بله آن نقش ریحانه بودن و آیت جمال بودن و ... همه پوششی است برای توجیه این نابرابری ها ...
در نزدیکانمان زنی همسرش را در یک حادثه از دست داده جدای از تمام غمی که روی سرش هوار شده نگران رفتار پدر شوهرش است که با او و بچه هایش چه خواهد کرد ؟
در این قوانین کوفتی جایگاه مادری کجاست ؟ به اندازه ارزنی جایگاه ندارد مادر ...می خواهم صد سال سیاه بهشت زیر پایش نباشد اما سر جایش اون طوری که دوست دارد مادری کند .

اداره چیه منیرجان ؟ همه جا هست دیگه . اصلاً اداره برود پی کارش
تو بقالی و چقالی و کوچه و خونه و همه جا ...
والا پول صدقه دادن هم نداریم دیگه ... خودت عجالتاً دعایی وردی چیزی بخوان برایمان .

منیره یکشنبه 18 تیر 1391 ساعت 02:31 ق.ظ http://rishi.persianblog.ir/

منصف که باشیم شاید بهتره بگیم ، ریسک آدم بودن تو اون خراب شده بالاست . گمونم همه مون مردهایی رو هم میشناسیم که قربونی دغل بازیهای زن شدند . یعنی بالاخره حق با دروغگوئه ! هر کی بلاتره ،بالاتره ...
خبر ندارم در محیط کار زنها بلاترند یا مردها یا هر دوتا ؟

درسته تبعیض جنسیتی می تواند شامل مردان هم بشود . من اول نوشته ام گفته ام هر حق کشیی که بخاطر جنسیت صورت بگیرد .

مثلاً مرمر به یکی شان در پست های اخیرش اشاره کرده به تصویری که از پدر در فرهنگ ما وجود داره
پدر باید خشمگین باشد قوی باشد زور داشته باشد و لازم هم نیست بچه اش را خیلی نار و نوارش کند ...مردانگی به این است که مرد گریه نکند
حسش را بروز ندهد
یا مثلاً مرد نمی تواند غریزه جنسی اش را کنترل کند ...
این ها همه تصویر های معیوبی هستند که به دنبالشان تبعیض هم هست . یک روزی باید اصلاح شوند اینها

یونیک یکشنبه 18 تیر 1391 ساعت 07:38 ق.ظ http://unic.persianblog.ir

ادیسون همیشه می گفت : هر وقت توی اخبار نشنیدیم که " بین کشته ها تعداد زیادی زن و کودک وجود دارد " اونوقت میشه در مورد اینکه زن و مرد مساوی هستند صحبت کرد .

ولی من خودم معتقدم خداوند اگر مردها رو خلق نمی کرد واقعا خیلی خوب می شد . چیه مرد ؟ آدم حوصله اش سر می ره ... شما یه نگاه ساده به خواهر جنت مکان " آنجلینا جولی " ( بقول دکتر ) بیاندازید متوجه می شید که هرچه حق در این عالم و سایر عوالم هست متعلق به خانمهاست و مردها عجالتا باید بروند بوق بزنند .

این بود انشای من
مسئولین هم رسیدگی کنن لطفا

حرف ادیسون خیلی آرمانیه
هیلاری کلینتون یک بار در سخنرانی اش در مجلس سنا گفته بود اگر مردانی که الان اینجا هستند به اندازه زنان نماینده دل مشغول و نگران بچه هایشان باشند که الان کجا هستند و چه می کنند آن روز تبعیض در کار نیست .

حالا اعتقاد شما محترم جناب یونیک ! ولی اگر خلقی چیزی در کار نباشد و همه چی همین طوری الا بختکی بعد از بیگ بنگ درست شده باشه چی ؟
همین می شود دیگر حق به حق دار نمی رسد رسیدگی مسئولین که جای خود دارد

عباس یکشنبه 18 تیر 1391 ساعت 09:05 ق.ظ http://www.pourahmadi.blogfa.com/

سلام.
جامعه جهانی در حال گذار است . جامعه ما در برزخ سنت و مدرنیته با مدیرانی ناکارآمد و نالایق است . معیارهای زندگی به سرعت تغییر می کنند . نیازهای روزافزون افراد در جامعه پاسخ داده نمی شود . بحران های اخلاقی جامعه را فرا گرفته است . همه از حالت تعادل دارند خارج می شوند . دنبال مقصر نگردیم . خودمان را متعادل نگهداریم و بر خلق شفقت بورزیم.
واسلام.

سلام
در حال گذار است ؟خوب ربطی به ما ندارد . ما اگر فقط به فکر تعادل خودمان باشیم باید بریم بالای کوه تازه اگر آنجا هم تعادل کوه را بهم نزنیم .
فقط اونجا کسی هم نیست بهش شفقت بورزیم

گون یکشنبه 18 تیر 1391 ساعت 10:45 ق.ظ

با سلامی دوباره چند سوالی که در اول متن ومقالتون هست جوابش بله هستش ولی در مورد مردها هم هستش که جوابش بله با شدت کمتری هست و بیرنگتر چون اهمییت زیادی بهش نمیدن وبیرنگ شده ولی دوباره میگم غلظتش به اون حد نیست و سوال آخرتون نشاندهنده زخم هایست چند ساله که با مذهب این زخمها چرکی تر نیز شده اند و نهایت این زخم ها در وجود زنان گاها آشکارا و گاه پنهان موجود است از لحاظ قانون قانونهای نادرستی در این مورد هستش که باعث تفاوت واختلاف شدید بین انسانها شده که اکثرا من در آوردی هست من نمیدونم آخه مثلا در مسله طلاق چه فرقی میکنه کدوم یکی طلاق میگیرن وقتی دو انسان یکیش از اون یکی دیگه خوشش نیاد باید چیکار کنه چون زنه باید تحمل کنه تا آخر عمرش واقعا که مسخرس اصلا دوام این زندگی چه مفهومی داره چه ارزشی داره چرا باید ادمه پیدا کنه چون مرد دوست داره استفاده ابزاری بکنه ازش واقعا رقت آور وشرم انگیزه من تا حالا با بیستو اندی سالم این موضوع وموضوع های مشابهشو مثل مسله حق الارث و... رو نمیتونم هضم کنم ویک برده داری میدونم همیشه تو دانشگاه ومدرسه مشکلم این بوده چرا به خاطر چی چرا من تو مهد کودک باید با دختر ها باشم بعدش باید جدا بشیم تو قفس باشیم و به عنوان یک موجود تجاوزگر پر از فکرهای جنسی به اونها دیکته بشیم طوری که خودمون باورمون بشه که همونیم تا دوران دانشگاه که کلا شستشو شدیم حتی به نگاه ما زنا بگویند و دخترها در دانشگاه از ما بعنوان یک حیوان وحشی در نده وتشنه خیانت و...بنگرند بقول دوست عزیز یونیک که بنده صحبت ایشان را تکمیل میکنم اگه قرار بود اینهمه تفاوت بینمون ایجاد بشه البته منظورم همان تفاوتهایی هست که موضوع بحث هست تفاوت های تبعیضی بهتر بود که خلق نمیشدیم تا حوصله مان کلا سر نره انسان اگه به اندازه سوزن تو خودش دقت کنه میتونه بفهمه که تفاوتی نیست ما انسانیم انسان. همگی قلب داریم تنفس میکنیم خونمان یکیست من دوست دارم مرا یک انسان خوب بخوانند نه یک مرد خوب. - ترس (میترسد از حرف مردم از حرف اون مردی که میخاد باهاش زندگی کنه شاید منصرف شه به نظر من بهتره بشه -فقر فرهنگی -فقر فرهنگی جامعه -یک عمر استفاده ابزاری وترحم -انتقامی که طعم خوشی ندارد نخواهد داشت چون او قبل تر از آن پایمال شده ممنون از متن جالبتون سپاس

ببینید با اغراق کردن و خود زنی کردن هیچ تغییری بوجود نمی آید
حد اقل کاری که می شود کرد بالا بردن آگاهی مردان و زنان است
مورد آخر یعنی جشن طلاق آن دوستم انتقام نبود فرصتی بود برای دوباره ساختن خودش چیزی را که مردان براحتی در دسترس دارند زنها باید با چنگ و دندان بدست بیاورند مثلاً همان زندگی عادی بعد از طلاق
ممنونم

یک موج یکشنبه 18 تیر 1391 ساعت 11:32 ق.ظ http://mowjkavir.blogfa.com

بحث خوبی رو باز کردین.راه حل نهایی همکار ی زن و مرد هست.زنان حقوقشون رو بخوان و مردهایی هم که زنان رو بابت جنسیت شون محروم از برخی حقوق نمیدونن باید همکاری کنند تا فضای اجتماعی و روانی اجتماع و خانواده ها به مرور پذیرای رفع تبعیض باشه.ما مشکلات فرهنگی زیادی داریم در این زمینه که متاسفانه فانون و شرع هم ازشون حمایت می کنه.

بله دوستان هم کمک می کنند به بازشدن ابعاد تازه اش
حتماً همین طور است
مشکلات ما بیشتر فرهنگی است تا قانونی ...می شود به موازات روی هر دویشان کار کرد

سیدعباس سیدمحمدی یکشنبه 18 تیر 1391 ساعت 01:02 ب.ظ http://seyyedmohammadi.blogsky.com/

سلام علیکم.
تبعیضها و ظلمها وجود داشته و دارد. کم و بیش در همه جای جهان وجود داشته و دارد. بی ارتباط با جنسیت هم نبوده و نیست. البته تبعیضها و ظلمها، فقط به دلیل جنسیت نیست. بین آخوند و غیر آخوند تبعیض هست. بین آخوندها، بین خودشان، تبعیض هست. بین زن و مرد تبعیضهایی هست. بین دختر و پسر تبعیضهایی هست. بین سیاهپوست و سفیدپوست تبعیضهایی هست. بین شیعه و سنی، در جوامع مختلف، تبعیضهایی هست. اما خب مقاله ی شما درباره ی تبعیضهای جنسیتی است. و در همین مورد آنچه به ذهنم می آید می گویم.

حالت اول) اگر عقل عرفی، تفاوتهای حقوقی و اجتماعی و اقتصادی و ... بین زن و مرد را نپذیرد، اما قانع شود طبق مسلمات یا محکمات فلان جهان بینی و فلان ایدئولوژی، تفاوتهای حقوقی و اجتماعی و اقتصادی و ... بین زن و مرد در مواردی وجود داشته باشد، ظاهراً عقل عرفی در مجموع و در نهایت، تفاوتها را می پذیرد.
حالت دوم) اگر عقل عرفی، تفاوتهای حقوقی و اجتماعی و اقتصادی و ... بین زن و مرد را نپذیرد، و قانع هم نشود طبق مسلمات یا محکمات فلان جهان بینی و فلان ایدئولوژی، تفاوتهای حقوقی و اجتماعی و اقتصادی و ... بین زن و مرد در مواردی وجود داشته باشد، سعی می کند ــ هر کس به روش خود سعی می کند ــ تفاوتهای حقوقی و ... را از بین ببرد.
حالت سوم) حالتهای بینابین حالت اول و دوم.
حالت چهارم) حالتهای غیر از حالت اول و دوم و سوم.


بله. مسلماً انواع تبعیضها و ظلمها در جامعه ی بشری (مسلمان و مسیحی و سکولار و ...) وجود دارد و تبعیضهای جنیتی هم وجود دارد، و من گمان می کنم در رأس همه ی راهها و آرزوهای ما مردان و زنان، رسیدن به دموکراسی نسبی است. دموکراسی که بیاید، مسئله ی زن و مرد و سیاه و سفید و ... تا حد زیادی، به مرور، حل می شود.

سلام
چون خیلی گسترده است بهتر است یک موضوع متمرکز شویم تبعیض بخاطر جنسیت :
ببینید تفاوت و تبعیض یکی نیستند . تفاوت بین زن و مرد وجود دارد اما دلیل بر تبعیض نمی شود . زن و مرد هر دو انسانند و در مورد حقوق انسانی که شامل حد اقل هاست انتظار می رود که حقوق برابری داشته باشند .
مشکلات ما ریشه فرهنگی عمیقی دارد .
دموکراسی به تنهایی قادر نیست همه را از بین ببرد ولی البته با بر قراری آن اقلاً فضا برای گفتن همه حرفها و دیدگاهها فراهم می شود و می شود امیدوار تر از الان بود .

ترنج یکشنبه 18 تیر 1391 ساعت 06:57 ب.ظ http://femdemo.blogfa.com/

چه بحث بلند بالایی فرزانه! تبعیض در هر زمینه ای -جنسیت، نژاد، مذهب، طبقه و ...- داستان دیرینه و پرآب چشمی است. به مشارکت مشترک برای رسیدن به برابری در تمام زمینه ها به ویژه برابری جنسیتی معتقدم. "از ماست که بر ماست" مهرگان را قبول دارم. ظریفی معتقد است: "زنان معمار جامعه مردسالار هستند" اما به نظرم تمام خشم و پیکان توجه ما نباید متوجه زنان سنتی باشد. باید ببینیم جامعه چه فرصتی در اختیار این زنان قرار داده که طور دیگه ای فکر کنن؟

خوب منم گاهی راهپیمایی می کنم !
از ماست که بر ماست درست است اصلاً حرف اصلی است .
مشکل این است که زنان غیر سنتی ما هم لزوماً برابری خواه نیستند

نِد نیک یکشنبه 18 تیر 1391 ساعت 10:26 ب.ظ http://blue-sky.persianblog.ir

اینها درده. تبعیضی که به زنان به خصوص در ایران (و البته کشورهای اسلامی هم مستثنا نیستند ) می شه با هیچ تبعیضی قابل قیاس نیست.
تقصیر ما بیشتر به دلیل ناتوانیهای ماست. ما تلاش می کنیم. پیشرفت می کنیم. و انتظار داریم مورد احترام قرار بگیریم. نه به دلیل اینکه زنی خوش قد و قامت هستیم.به این دلیل شایستگیهایمان. اما وقتی با بی عدالتی مواجه می شیم بیشتر شکسته می شیم. هرچند تلاش می کنیم محکم و قوی به نظر بیایم. اما از درون داریم ذره ذره خورد می شیم. چون از ابتدا در فضایی بزرگ شدیم که ما را جنس دوم خواندند و در واقع بیشتر انرژی مان صرف می شود که خود را اثبات کنیم. چیزی که یک مرد به آن احتیاج ندارد.
ما مجبوریم حق و حقوقمان را کتبا بنویسیم. تا مثلا در مبارزه شکست نخوریم. اما حق و حقوق مردان مکتوب شده است.
نشستن و محاکمه کردن زنها در گرفتاریهایشان راحت هست. اما کدوم یک از ما زنها می تونیم ادعا کنیم در شرایط خانم فلانی قوی تر و محکم و جدی تر برخورد می کنیم.

بله دردهای عمیق!
خیلی خوب حس هایت را گفتی ما تمام عمر برای انسان بودن در حال مبارزه ایم ...اما شکستی در کار نیست
زنان تا خودشان نخواهند تغییری در وضعشان بوجود نخواهد آمد

درخت ابدی یکشنبه 18 تیر 1391 ساعت 11:54 ب.ظ http://eternaltree.persianblog.ir

سلام.
جزء بدیهیاته که توی جامعه‌ی ما انواع و اقسام تبعیض، از جمله جنسیتی، غوغا می‌کنه.
این برش‌ها رو بازم می‌شه ادامه داد و طبق کتاب "الگوهای اسطوره‌ای و روان‌شناسی زنان" بهشون پرداخت. واقعیت اینه که خاموما هم یه‌دست نیستن و مراتبی دارن.
اولی ظاهرا نگاه مثبتی به ازدواج داره و احتمال نمی‌ده ممکنه به هر دلیلی یه روزی یکی از طرفین بخواد جدا شه.
دومی بیش‌تر به نقش عروسک بودنش فکر می‌کنه و هنوز از کودکی درنیومده.
سومی در مقطعی خیال کرد به نشاط زندگی دست پیدا کرده و مال‌باخته شد. یه مدل دیگه از کودک.
چهارمی نمونه‌ی یه زن سنتیه که آقابالاسر داشتن براش کفایت می‌کنه.
پنجمی هنوز داغ دلش تازه‌ست و به شرایط جدید عادت نکرده.
شاید وجه اشتراک این موارد رو بشه نوعی نیاز و وابستگی دونست.

سلام
هدفم از نوشتن این مطلب این بود که مشخص شود روی پایه یک بحث مهم تر توافق داریم یعنی همان وجود تبعیض ...اگر نظر مخالفی هست دلایلش را بشنوم

نه خانمها و نه آقایان یکدست نیستند .ولی هیچ آقایی بخاطر اینکه مثلاً در مراتب پایین تری قرار دارد از حقوقش محروم نمی شود

ممنون که نگاه دقیقی هم به داستانها انداختین هر چند در تحلیل ها باهاتون کاملاً موافق نیستم

امید دوشنبه 19 تیر 1391 ساعت 08:47 ق.ظ http://andishe-pooya.blogfa.com/

1) خانومی که من من می کند می ترسد بیچاره از مطرح کردن این حرفها قبل از ازدواج , می ترسد خاله و خانباجی بشینند بگویند : واه واه ! ببین هنوز عقد نکرده صحبت طلاق رو میکنه ور پریده !! ... از خاله و خانباجی و ... که انتظاری نیست , برای من آن مرد "جالب" است که حق طلاق را خودش به زنش نمی دهد . خودش پیشنهاد نمی دهد تا آن فشار را از سر زن کم کند . تایید خاموش مردان بر حق طلاق یکطرفه یکجور بی غیرتی است به نظرم . بی غیرتی نسبت به خودشان البته . حق طلاق یکطرفه خیلی مفلوکانه است . یعنی : من می دانم که تو یکروز مرا ول می کنی , اما من نمی گذارم بروی ! ... متوجه هستید چه عرض می کنم , مردانی که دنیای فکریشان افزایش باد فتق فرهاد مجیدی یا کاهش باد فتق مدیر اداره شان هست که برشان حرجی نیست , اما آنهایی که خودشان رو به کوچه علی چپ می زنند , انسان های زبونی هستند . تعارف هم ندارد .

2) حدیث اکثر زنان متمولی که من دیده ام . ولی خوب احمق بودن خیلی هم جرم نیست . خیلی اختیاری نیست چون .

3) برخورد جزامی به خاطر دو طلاق ؟ ... مادر برخی شخصیت های بزرگ تا آنجا که یادم هست سه بار شوهر کرده بودند ! ... پس به چه درد می خورد این تاریخ ؟

4) :)

5) لرزیدن صدا را ول کن , طبیعی است ... خاطره ها که به این راحتی مدفون نمی شوند اما خیالی نیست باید تلاش کرد ... مرسی جشن طلاق :)

یک ) این را کاملاً درست می گویی معاینات بالینی من همین رو نشان می دهد می ترسد خواستگارش را از دست بدهد :(

بقیه حرفایت هم بوی شرافت می دهد مرسی امید

دو ) یک مقداریش آره ولی یک مقداریش تحمیلیه! حماقت رو میگم .

سه)این خانومه خودش تاریخ بلده بقیه بلد نیستن

چهار) نه زجر آوره دلایلش عدم استقلال اقتصادیه ...

پنج) آره شجاعت خانوم دکتر بی نظیره در تابو شکستن

مرمر دوشنبه 19 تیر 1391 ساعت 10:47 ق.ظ http://freevar.persianblog.ir

دوستانی که نوشتند اول به حقوق انسانی فکر کنیم بعد به جنسیت باید بگم چطور میشود وقتی دو کفه ترازوی انسانیت برابر نیست به انسان فارغ از جنسیت فکر کرد؟!

و اما خود متنت! بیشتر حرفها رو دوستان گفتند. و تمام اینها نتیجه یک چیز است قانونها و عرف و فرهنگ مردسالارانه که ریشه دوانده در ذهن زنها و هنوز به خود باوری نرسیده اند حتی در بهترین موقعیتهای اجتماعی!

درسته ! این یک نوع به بیراهه بردن بحثه

زنان بیشترین سهم را دارند و الان بیشترین نقش را

عیسی دوشنبه 19 تیر 1391 ساعت 12:12 ب.ظ http://isadf.blogfa.com

من جایی بزرگ شدم که اگر زنی پسر نمی آورد هوو دار شدنش رد خور نداشت. خودم تا 12 سالگی تک پسر بودم و با اینکه سه تا خواهر داشتم بعضی ها توی روستا بهم می گفتند: یکی یدونه یا خله یا دیوونه!!!
من باورم شده بود این سر بودن را و حالا هم در پس پشت ذهنم هنوز نمی توانم به برابری اعتقاد داشته باشم. البته نمونه هایی می بینم که این مساله را تشدید می کنند.

صداقتت قابل تحسینه و البته این که خودت می دونی موضوع چیه !
عمده مشکل همان پس پرده هاست
پس پرده مردها و زن ها
چه نمونه هایی ؟ کاش بیشتر می گفتی !

مترجم دردها دوشنبه 19 تیر 1391 ساعت 03:30 ب.ظ http://fenap.blogsky.com

سلام


البته تبعیض در همه جوامع وجود دارد،مهم کیفیت ماجراست.این قضیه را هم مانند بسیاری مشکلات و مسائل اجتماعی - فردی می توان در طیف وسیعی به نمایش گذاشت و قضاوت کرد.

در مورد مردان و حتی در بین مردان هم تبعیض هست،ولی در قیاس بین مردان و زنان،میزان ظلمی که به زنان می شود بسیار بیشتر است تا مرد ها.در قامت قیاس و به شهادت آمارهای جهانی،مثلا ً زن و مردی با شرایط یکسان کاری و پایگاه اجتماعی و تخصص یکسان،را تصور کنید.معمولا حقوق مردها دو برابر زن هاست.

به گمان من در اینکه مشکلی تاریخی ست و فرهنگی سر سوزنی تردیدی وجود ندارد،اینکه در جامعه اهورایی ما چنین تبعیض هایی در قامت قانون بر زنان دیکته می شود،نزدیک تر شدن به برابری حقوقی زن و مرد را بسیار به تاخیر می اندازد.

برابری فرهنگی جنسیتی که خود داستانی دگر است

سلام
خوب ما داریم راجمع به جامعه خودمان حرف می زنیم
البته حقوق مردها را متوجه نشدم کدام حقوق را می گویید که دقیقاً دو برابر است ؟ یا مثلاً یک و نیم برابر ؟

اقلاً وجود مشکل را باور داشته باشیم و انکارش نکنیم

مترجم درد ها دوشنبه 19 تیر 1391 ساعت 03:32 ب.ظ http://fenap.blogsky.com

از عوارض حواس پرتی:)

تصحیح می کنم یک و نیم برابر به جای دو برابر

سهیل دوشنبه 19 تیر 1391 ساعت 11:41 ب.ظ

درود
شاید تکراری باشه اگه بگم ما مردها هم از حقوق حقه انسانی برخوردار نیستیم ولی واقعا توی این مملکت فشار زیادی رو به زنان وارد می کنن البته جسارتا در خود زنان هم بی تقصیر نیستن اونها به جای تلاش برای موفقیت به فکر اثبات این معنا هستن که زن و مرد برابرن به جای عمل،فقط حرف زدن.من نفیهمم اگه زن و مرد برابرن پس چرا این جمله رو از طرف زنها هر روز میشنویم واقعیت که نیازی به اثبات نداره، فکر نمیکنین ما رو سر کار گذاشتن تا بااین درگیری ها ما رو از حقوق اولیه زندگی دور کنن.
من تبعیض رو میبینم ولی با تکرار هر روزه اون موافق نیستم چون این در ناخودآگاه خانم ها شکل میگیره و این خیلی بده.
بگذریم من دلم از همه چی پره از جمله این نابرابری چون سخته نصف جمعیت این مملکت رو اسیری گرفتن به اسم اینکه شما زن هستین.

سلام
ببینید این که حقوق انسانها حتی جان انسانها اینجا پشیزی ارزش ندارد درست تا اینجا زن و مرد هم نداریم .
موافق هستید این را هم بیندازیم گردن خود انسانها که تلاش نکرده اند برای موفقیت ؟ چطوره ؟
همانطور که زنان تلاش نکرده اند برای موفقیت و درباره برابری فقط حرف زدند. خوبه ؟

حرف من این است که در همان حد اقل ها باز هم زنان کمتر دارند . محدود ترند مجبورند فشار بیشتری را تحمل کنند
یکی از خلط بحث های بزرگی که در این بحث هست جدا نکردن دقیق این دو مفهوم است : برابری زن و مرد یا برابری حقوق زن و مرد
تفاوت بزرگی بین این دو مفهوم هست . زن و مرد برابر نیستند تفاوتهای زیستی و حتی عقلی و حسی با هم دارند اما هردو انسانند و بواسطه همین انسان بودن باید به اندازه برابری از حقوق بشری برخوردار باشند

می گویی تکرار نکنیم ؟ چرا ؟ با این همه گفتن هنوز بر سر چیزهای خیلی ابتدایی مثل انتخاب لباس مشکل داریم ... ای کاش واقعاً در ناخود آگاه همه خانم ها شکل بگیرد که تبعیض را ببینند تا نبینند و حس نکنند کاری برای رفعش تخواهند کرد
گفتن سهل است دردها را باید فریاد زد تا اقلاً دچار کرختی نشد !

گون سه‌شنبه 20 تیر 1391 ساعت 12:17 ق.ظ

شاید حرف شما درست باشه ولی اغراق نیست واقعیته.

گون سه‌شنبه 20 تیر 1391 ساعت 12:24 ق.ظ

ببخشید منبع خاصی برای تفاوت و یا هر چیذ دیگه در موردعقل ذن ومرد دارید که در پاسخ به سهیل فرمودید ممنون میشم به ما هم ارایه بکنید

زن و مرد تفاوتهای زیستی دارند . همان تفاوتهای زیستی در رفتارها کنش ها احساسات و نحوه استفاده از عقل تفاوت هایی را ایجاد می کند تاکید می کنم این تفاوتها نه کمبودند نه برتری . منبع موثقش هم انسانهای اطراف شما هستند .

امید سه‌شنبه 20 تیر 1391 ساعت 03:47 ق.ظ

جالب است که اکثر دوستان به مذهب اشاره نکردند نه !؟ ... یعنی اینقدر واضح است که این مسائل ربطی مذهب ندارد !؟ ... حتی کسی شک ندارد در این مورد ؟

بله , بله , اینها البته زاده ی فرهنگ مردسالار است و تاریخ و فرهنگ و ... حاشا و کلا که ربطی به باورهای متافیزیکی جماعت داشته باشد ...

من هم منتظر بودم . در پاسخ به ایمان از پیش فرض های دینی گفته ام .

مذهب بعنوان نهادی که فرهنگ سازی می کند و برای بقای خودش مرتب در حال باز تولید خودش است مهم ترین منبع ظهور انواع تبعیض هاست .
تبعیض بین زن و مرد
بین آنها که ایمان دارند و آنها که ندارند
بین اصحاب یمین و اصحاب شمال و...

فرهنگ و تاریخ را چیزی جز باورهای مردم نمی سازد.

مرز روشنی سه‌شنبه 20 تیر 1391 ساعت 07:54 ق.ظ http://brightnessborder.blogfa.com/

سلام
ابتدا باید "تبعیض ها" "شناخته" شوند. یعنی ما نیاییم به بهانۀ تفاوت ها توجیه گر آن شویم. در مرحلۀ بعد باید زنان خودشان این تبعیض ها را بشناسند و به آن در ته ذهن خود رسمیت نبخشند. یعنی باید بدانند که با یک وضعیت "غیر عادی" مواجه اند و باید روزی به وضعیت "عادی" بر گردند. همچنین نقش خانواده بسیار مهم است بعبارتی نقش مادران و پدران در برخورد با فرزندان. این فرهنگ تبعیض جنسیتی از یک نسل به نسل بعد منتقل می شود و باید جایی حداقل روند آن را کند تر ساخت.

سلام
پیشنهاد خوبی است . اما متوجه نمی شوم چرا شناخت زنان از تبعیض ها را در مرحله بعد قرار داده اید !

مهدی نادری نژاد سه‌شنبه 20 تیر 1391 ساعت 11:56 ق.ظ http://www.mehre8000.blogfa.com

با سلام
کسی وجود تبعیض را انکار نمیکند ولی انتساب این تبعیض ها به اصل دین جای تامل و تفکر دارد.

سلام
چرا اتفاقاً کم نیستند آنهایی که دنبال پاک کردن صورت مساله اند !
نوع آبرومندش همین است که برخی دوستان گفته اند هیچ کس از حقوق برخوردار نیست حتی مردها
ضمن این که برخی هم این تبعیض ها را ناشی از زنانگی زنان می دانند
حالا این نمونه ها در جامعه آماری کوچک کامنت گذاران اینجاست وگرنه واقعیت خیلی وسیع تر است


در مورد انتساب تبعیض ها به اصل دین که هیچ مشکلی وجود ندارد
بعنوان نمونه چند مورد از تبعیض ها را می شمارم بعنوان مشتی از خروار که مستقیماً برگرفته از دین هستند

1- نداشتن حق حضانت بر کودکان
2- نداشتن حق طلاق
3- حکم سنگسار در مورد زنی که رابطه جنسی خارج از ازدواج داشته باشد .
4 - نداشتن حق قضاوت
5- پذیرفته نشدن شهادت و گواهی زن
6- دیه نا برابر
7- ارث نا برابر
8 - حجاب و عدم حق انتخاب در پوشش
9- جواز چند همسری برای مرد
10- از خانه بیرون رفتن با اجازه شوهر
و .....


هر چقدر دوست دارید تفکر بفرمایید اما لطفاً توجیه نه

سهیل سه‌شنبه 20 تیر 1391 ساعت 01:06 ب.ظ

درود
بله بین حقوق برابر و برابری زن و مرد فرق هست منم قبول دارم.در مورد تکرار نکردن باید بگم منظور من اینه که باید کار عملی کرد و نه فقط حرف زد، فرزانه جان من زیاد دیدم افرادی رو که برای ژست های روشنفکری از حقوق برابر زن و مرد حرف می زنن اما خودشون کاملا این رو باور ندارن شما بهتر از من میدونید که برای چنین مهمی در این جامعه اعتقاد قلبی قوی نیاز هست که من در عموم افراد نمیبینم، من واقعا مشکل خانمها در مورد پوشش رو درک میکنم، برام خنده داره که به کسی گفت چی بپوشه یا نپوشه
افسوس که عمر جوانها رو با درگیری به این مسائل تلف کردن.
در آخر به ظن من تا این مسئله از شعار به شعور تبدیل نشه هیچ اتفاق مثبتی برای این رفع تبعیض روی نمیده

عالی است . عمل را از کجا باید شروع کرد ؟
من در این حد می توانم که یک بروشور بدهم دست زنی که در آستانه ازدواج است یا مثلاً این جا یک چیزی بنویسم یا مثلاً یک فیلم نشان زن همکارم بدهم یا برای دخترهای فامیل حرف بزنم که کمی آگاه تر شوند .

در جامعه ایی که الان دارد شعار فرزند بیشتر زندگی بهتر می دهد چه جایی برای کاربیشتر از این هست ؟
شما اگر می دونید نشان ما هم بدهید .
آن اعتقاد قلبی باید از یک جایی بوجود بیاید تمام باورهای دینی و به تبعش عرفی و فرهنگی ما مرد را جنس برتر و زن را جنس دوم می دانند . عیسی در کامنتش اشاره کرده باوری که او از کودکی با آن بزرگ شده به راحتی از بین نمی رود ... پس چه باید کرد ؟
من هم می گویم شعور ! شعور اکتسابی هم هست همه اش که ذاتی نیست . باید همه مان دنبال افزایشش باشیم .

خلیل سه‌شنبه 20 تیر 1391 ساعت 07:43 ب.ظ http://tarikhroze.blogsky.com

سلام،

1 - تبعیض جنسیتی یک واقعیت است؛ نه تنها در ایران یا کشورهای عقب مانده ی خاورمیانه، شرق و جنوب، حتا در اروپا و امریکا. دلیلش هم ساده است: جوامع تا رسیدن به دموکراسی واقعی - برابری کامل فرهنگی و حقوقی - هنوز فاصله دارند. هرچه این فاصله بیشتر است تبعیض جنسیتی هم بیشتر است.

2 - گاهی وقت ها حرکات نابجا کار دست آدم می دهد! و کلیلک تایید روی حذف می خورد و نظرات حذف می شوند. با شرمندگی نظرتان اینطوری حذف شد. اگر وقت کردید و خواستید، نظرتان را دوباره بنویسید.

3 - توصیه شما به آن خانم درست است. اما فقط گذاشتن شرط ازدواج در قباله کافی نیست. علاوه بر گذاشتن این شرط در قباله، پیش از عقد، ایشان باید یک وکالت نامه محضری بلاعزل از شوهر محترم بگیرند دال بر این که ایشان حق دارد از طرف شوهر خودش را طلاق بدهد!

سلام
1- یک نگاه خوش بینانه می گوید پذیرفتن واقعیت خودش قدم بزرگی است .

2- متوجه نشدم کجا ؟

3- اتفاقاً من هم در این باره شنیده ام که استفاده از شرط ضمن عقد برای استفاده از حق طلاق را دادگاههای خانواده کافی نمی دانند .

ستاریان سه‌شنبه 20 تیر 1391 ساعت 08:29 ب.ظ http://mostafasatarean.blogsky.com

سلام
من چندی پیش خواندم و لینکش را هم توی پیوندهای روزانه ام قرار دادم که از سایت الف بود که البته دیروز فیلتر شد ! بله خواندم که بیست هزار داماد برای الزام به پرداخت مهریه از سوی عروس خانمها در زندان هستند آیا این هم نوعی نگاه تبعیض جنسیتی محسوب می شود؟!
http://www.alef.ir/vdchkznzk23n-kd.tft2.html?161444
به گمانم بررسی حقوق و تبعیض و برابری و نابرابری و موضوعاتی مثل این وسیعتر از این حرفهاست که با ذکر نمونه هایی بشود نتیجه ی کلی استنتاج کرد. مثلا وقتی از ارث نابرابر و دیه ی نابرابر صحبت می شود چرا اشاره به اخذ مهریه و نفقه که بر ذمه ی مرد گذاشته شده نمی شود؟ زن برای کار در خانه و شیر دادن بچه و .. می تواند اجرت المثل دریافت کند. اینکه قسمتی به فراموشی سپرده شده و قسمتی شدیدتر عمل می شود تقصیر قانونگذار نیست. مثلا اگر اصول و فصولی از قانون اساسی معطل مانده و اصولا نگاه حذفی نسبت به بعضی از حقوق در اصول دیگر موجود هست صحیت از تغییر قانون صحبت عبثی است.
در منابع انگلیسی اگر سراغی از تبعیض جنسیتی بگیرید خواهید دید که کسانی هستند که بر علیه شعار تبعیض جنسیتی برخاسته اند! چرا که حاصل مبارزه با تبعیض جنسیتی ، چیزی جز ابزار لذت شدن زن برای مرد نداشته است. نگاهی به ویکیپدیای انگلیسی لااقل چنین می گوید.

سلام
بله این هم تبعیض جنسیتی است .مهریه های بالا روشی غلط برای غلبه بر تبعیض های دیگری هستند
ضمن اینکه می توان تخمین نزدیک به واقعیت زد که میلیونها زن به علت نداشتن استقلال و پشتوانه اقتصادی در خانه شوهران خود زندانی هستند.
نه راه پیش دارند نه راه پس

اخذ مهریه را می توان فروختن زن تفسیر کرد نفقه را هم زندانی کردن زن در خانه هر دو اینها آن قدری که به ضرر زنان و باعث عقب نگه داشته شدنشان می شوند فایده ای ندارند . اجرت المثل را که حرفش را نزنید . قرن ها از کنیزداری و برده داری گذشته .

در پست دیگری خواهم گفت که چرا کارهای مقابله با تبعیض جنسیتی این گونه تفسیر می شوند.

علایی سه‌شنبه 20 تیر 1391 ساعت 08:39 ب.ظ

سلام

نوشته تلخی بود. شاید وجود دنیایی بدون تبعیض رویایی تعبیر نشدنی باشد

سلام
تلخی گزنده واقعیتها

راضیه سه‌شنبه 20 تیر 1391 ساعت 09:04 ب.ظ

سلام بحث خوبی را مطرح کردید این متن را شاید خوانده باشید:
وقتی پسرم احساس روزمرگی کرد برایش یک ماشین خریدم جوان است دیگر.گاهی باید سفری برود.مهمانی ای…

وقتی دخترم از زندگیش احساس روزمرگی کرد فهمیدم کم کم وفتش است که پولی را که برای جهازش گذاشته بودم کنار خرج کنم.برایش جهاز بخرم که برود خانه بخت…

*وقتی هر دو به من گفتند که میخواهند از ایران بروند به پسرم گفتم> این جامعه برای تو کوچک است.بالهایت را باز کن و بپر…

به دخترم اما گفتم:بیقراریت دلیل عصبی دارد.باید بروی مشاور..دکتر اعصاب.

البته حواسم بود که کسی نفهمد دخترم پیش مشاور یا دکتر میرود.

* وقتی پسرم عاشق هم کلاسیش شد خوشحال نشدم .راستش خوشم از دختره نمی امد.اما پسربود.غرور داشت.حرفش دو تا نمیشد.حالا رفتیم به امید خدا جلو ببینیم چی میشود.بالاخره علف باید به دهن بزی شیرین بیاید.دلش خواسته یکی را حالا ما هم نه نیاوریم هی.

وقتی دخترم عاشق همکلاسیش شد داشتم از خجالت میمردم.میترسیدم آبروی خانوادگیمان را بر باد بدهد.باید تا دیر نشده بود فکری میکردم.ازعشق و عاشقی کی خیر دیده که دختر من دومیش باشد؟ازدواج باید با عقل و منطق باشد.پسره دانشجوی یک لا قبا شوهر نمیشود برایش.همین امروز به خواهرم میگویم ان خواستگارهایی که وقت خواسته بودند را ردیف کند.بلکه این را دید ان از چشمش افتاد.

*وقتی هر دو ازدواج کردند توی عروسی پسرم گریه کردم.احساس کردم پسرم را از دستم در اورده اند…

توی عروسی دخترم هم گریه کردم.اما راستش بیشتر برای اینکه فکر نکنند دارم دخترم را همینجوری میدهم برود.

*وقتی هیچکدام تحمل زندگی مشترک را نیاوردند و خواستند جدا بشوند …

به پسرم گفتم>چیزی که زیاد است زن..که خوب کاری میکند جدا میشود و که اصلا بد کاری کرده خودش را گیر انداخته است.باید برود دنبال رویاهایش و که هنوز جوان است و…

به دخترم گفتم > خوب فکر هایش را بکند..که به این سادگی جدا نشود که زندگیش را خراب نکند.که باید ادم زندگی مشترک را بسازد.. که همه ما زن ها سختی کشیده ایم و ادم با یک مشکل جا نمیزند.

*وقتی پسرم در کارش پیشرفت کرد و رئیس قسمت شد بهش افتخار کردم حس کردم کارش عالی است…که لیاقتش را داشته و که حالا ان بخش به نهایت بهره وری میرسد.دیگر تمام شد.راهش باز است تا ریاست اداره…

وقتی دخترم در کارش پیشرفت کرد و رئیس قسمت شد هم بهش افتخار کردم.اما راستش ته دلم فکر کردم حتما با رئیسش روی هم ریخته…یا شاید هم انتقام ازدواج ناموفقش را از کارش میگیرد….بعد هم ر استش نمی دانستم که اصلا این توانایی را دارد که بخش را داره کند یانه..به خاطر خودش.دلم نمی خواهد بیرونش کنند ودوباره ضربه بخورد.

*دو باره هر دو میخواهند از ایران بروند >به پسرم میگویم برود که تجربه چیز های جدید ارزشش را دارد..که چیزی برای از دست دادن وجود ندارد و که تجربه های نو به خطراتی که دارند می ارزند…. که هنوز جوان است و دنیا مقابلش…

به دخترم هم میگویم معلوم نیست چه سرنوشتی در انتظارش باشد.که به همین حد اقل ها بچسبد. که حالا که کار دارد و خانه و زندگی تا جوان است باید به فکر پیری و اینده و تنهایی باشد.باید یک سر و سامانی به زندگیش بدهد.

…..

پسرم از ایران رفت.دخترم هم.دخترم دیگر به من تلفون نمیکند.بعد از اینهمه کار که برایش کرده ام حالا فکر میکند که من زندگیش را به باد داده ام…پسرم چند روز یکبار تلفون میکند …میگوید خیلی چیز ها را به من مدیون است.از اول هم پسرم حق شناس تر از دخترم بودحالا اگر می زدمش ..اگر پدرش را در میاوردم یک چیزی اما با من چرا چپ افتاده که هیچوقت بینشان هیچ فرقی نگذاشتم.هر کاری برای این یکی کردم برای آن یکی هم کردم.اما هر چی این پسر قدر میداند این دختر نمی داند.البته…گفتم که طفلکی دخترم گناهی هم ندارد.مشکل عصبی دارد.باید برود دکتر…یا شاید هم مشاور.

سلام
ممنون از شما که خواندید
نه متن را نخوانده بودم ...سناریوی جالبی است در ژانر مستند

راضیه سه‌شنبه 20 تیر 1391 ساعت 09:12 ب.ظ

اما چرا اکثرا میگیم زنها بیشتر مقصرند؟و زن معمار جامعه مرد سالارُ، که نام کتابی از شبنم عظیمی هم هست(اگه اسم نویسنده را کامل درست نوشته باشم)
چرا نمیگیم زن نیمی قربانی نیم مقصر؟
زنی که بوسیله جامعه مرد سالار انقدر ضعیف شده و اونهایی هم که بخواهند مقاموت کنند و به مبارزه ادامه دهند هزینه زیادی باید بپردازند که البته برای بدست آوردن جامعه انسانی و برابر هزینه زیاد باید پرداخت شه اما حتی این هزینه هم برای مردها کمتره

بهتر است زباد دنبال مقصر نگردیم و این که کی مقصر است ...دردی را دوا نمی کند . بجایش بهتر است هر کس هرکاری می تواند انجام بدهد برای بهتر شدن وضعیت

آنا سه‌شنبه 20 تیر 1391 ساعت 09:41 ب.ظ

دختر و پسرم نشسته اند و من از دور تماشایشان می کنم .من ِ مادرانه ام چنان دلش به حال دخترک می سوزد که نگو و نپرس

این بحث همیشه بوده و همیشه هم ربطش می دهند به بهشتی که زیر پایمان خواهد بود .می ترسم بهشت هم به نسبت یک به دو تقسیم شود

می شود باور کن می شود
آنجا هم لابد می گویند عوضش می تونید اجرت المثل بهشتی بگیرید .

ت.ی چهارشنبه 21 تیر 1391 ساعت 03:20 ب.ظ

سلام
اینکه حقوق طبیعی وقانونی زنان در جامعه وفرهنگ ما نادیده گرفته شده جای هیچگونه شک وشبهه ی نیست اما باید ریشه یابی کرد.باید دید خود زنان در به وجود آمدن این فضا چقدر نقش داشته اند وچقدر تلاش کرده اند تا این شرایط را تغییر دهند؟زنان اگر به انتظار مردان جامعه ی ما نشسته اند تا قوانین را به نفع آنان تغییر دهند ببخشید ول معطلند.چند وقت پیش خواندم میخواهند زندان رفتن به خاطر مهریه را هم بردارند،این هم یک برگ برنده ی دیگر.برای زن چه مانده است؟ چقدر دلم می سوزد برای زنم برای دخترم و برای تو که می فهمی و به ازای فهمیدنت چقدر رنج میکشی.

سلام
البته تماماً مربوز به فرهنگ و جامعه ما هم نیست . ولی اینجا بواسطه عواملی که بعضی هایش گفته شد بیشتر و پر رنگ تر است .

از نظر من ریشه ها ی تبعیض جنسیتی نه در انحصار مردان است نه در انحصار زنان . درمانش هم لزوماً به دست یکی از آنها نیست . کما اینکه هستند مردانی که بیشتر از خود زنان نگران حقوق انسانی آنها هستند .
اینجا نگاه عقلمند و شرافتمند و منصف است که می تواند کار مفیدی بکند چه زن چه مرد

امید چهارشنبه 21 تیر 1391 ساعت 06:26 ب.ظ http://andishe-pooya.blogfa.com/

فقط جهت اینکه متافیزیک دوستان یک وقت ما را متهم به خارج شدن از دایره انصاف نکنند ، فرزانه جان


1- نداشتن حق حضانت بر کودکان : در واقع عدم مساوات در حق حضانت کودک ، خلاصه اگر پذر بچه را نخواهد می دهند به مادر

2- نداشتن حق طلاق : به جز در حالت مجنون بودن و بیماری لاعلاج و ترک نفقه .

3- حکم سنگسار : می گویند دو طرفه است . ما که البته ندیدین تا کنون مردی را سنگ سار کنند ... احتمالا چون مرد می تواند همواره ادعا کند که صیغه کرده یا عقد کرده و ...

4 - نداشتن حق قضاوت

5- پذیرفته نشدن شهادت و گواهی زن : ناکافی بودن ... شهادت دو مرد معادل یک مرد و دو زن است ... سه مرد معادل یک مرد و چهار زن ... و شهادت هشت زن مساوی چهارمرد نیست ، حتما باید یک مردی باشد آن وسط

6- دیه نا برابر
7- ارث نا برابر
8 - حجاب و عدم حق انتخاب در پوشش
9- جواز چند همسری برای مرد
10- از خانه بیرون رفتن با اجازه شوهر

با این حساب الان در دایره انصاف ما نقطه پرگاریم

لیموترشه چهارشنبه 21 تیر 1391 ساعت 06:44 ب.ظ http://صصص.ممهئخفخقسا.ذمخلبش.زخئ

سلام نظر من کلا مساعدهدست ما ها نیست که این مشکلا رو حل کنیم باید فرهنگ سازی بشه

سلام
مساعد درباره چی ؟ درباره این که فرهنگ را آدم ها نمی سازند ؟

خوب لیموترشه عزیز فرهنگ را خود ما می سازیم با چیزهایی که بهش اعتقاد داریم

مهدی نادری نژاد چهارشنبه 21 تیر 1391 ساعت 07:30 ب.ظ http://www.mehre8000.blogfa.com

با سلام
فرمودید:
در مورد انتساب تبعیض ها به اصل دین که هیچ مشکلی وجود ندارد
بعنوان نمونه چند مورد از تبعیض ها را می شمارم بعنوان مشتی از خروار که مستقیماً برگرفته از دین هستند...
*********************
سرکار خانم اصل دین شامل کتاب و سنت میشود.گستره کتاب و سنت چنان گسترده و فربه است که با پینه زدن چند آیه و روایت و نتیجه گیری ویزه و مورد دلخواه نمیتوان در مورد مسائل یاد شده به طور یاده شده نظر قطعی داد. شما همه دین را در فقه خلاصه کردید که این خود جای تامل دارد. البته همین فقه هم در برخی مسائل یاد شده دستخوش تغییر و اجتهاد بنیادین قرار گرفته است.
بیشتر تامل و تحقیق بفرمائید. فهرست کردن این مسائل کاری ندارد....


جناب نادری نژاد
شما بهتر می دانید که اقلاً تمام مواردی که نام برده ام از همین کتاب و سنت هستند.
من اصلاً با تمام دین کاری ندارم که بگویم فقه است یا نه .
من می گویم این موارد در متن خود دین وجود دارند در همان کتاب و سنت و نمونه بارز تبعیض اند .

بعنوان یک نمونه کوچک :

الان فقاهت آسمان و زمین را هم بهم بدوزد نمی تواند توجیه کند دیه نامساوی زن و مرد را .
مگر همین در متن کتاب قران نیست در روایات نیست ؟
سوره بقره آیه 178
یا ایها الذین امنوا کتب علیکم القصاص فی القتلى الحر بالحر و العبد بالعبد و الانثى بالانثى".

یا مثلاً از امام صادق :
«دیة المرأة نصف دیة الرجل؛ دیه زن نصف دیه مرد است».

بیش از چهارده روایت در کتب معتبره و منابع حدیثی وجود دارد که بیان می‌کند دیه زن نصف دیه مرد است.آیه تقابل "الانثی بالانثی" مؤید همین معناست و در سر تا سر تاریخ شیعه، حتی یک نفر هم، احتمال معقول خلاف آن را نداده است، چه رسد به این که قائل به تساوی دیه شده باشد. در میان فقهای اهل تسنن هم این مسأله قطعی است.

والا من در تمام عمرم دارم تحقیق و تامل می کنم و می فهمم شاید چیزی را که نباید بفهمم .
.و با شما موافقم که این مسائل آن قدر زیادند که فهرست کردن ده تایشان مثل آب خوردن است و کاری ندارد

برزین چهارشنبه 21 تیر 1391 ساعت 09:11 ب.ظ http://ghalameh.blogfa.com

خب در این که وقتی بحث تبعیض جنسیتی پیش می آید ناخودآگاه صحبت زنان مطرح می شود شکی نیست و شاید دلیلش ریشه در قوانین تبعیض آمیز یا عرف سنت زده ما داشته باشد اما رویهمرفته موافق جنسیتی کردن این بحث ها نیستم یعنی اگر قرار باشد تا بحث تبعیض جنسیتی پیش آید فورا انگشت اتهام را به سوی مردها نشان برویم منصفانه نیست :
یک . یکی از آشنایان دور ما با خانمش مشکل داشت ، خانم فرهنگی بود . همه فامیل خصوصا زن ها مرد را متهم به بداخلاقی و سخت گیری می کردند یک روز خصوصی ازش پرسیدم فلانی مشکلت با این خانم چیست ؟ در حالی که بغض کرده بود گفت به خدا هفت سال است که نزاشته بهش دست بزنم ! هفت ســـــــــــــــال !!!
دو ) یک سال همسایه ای داشتیم طبقه دوم بودند و ما طبقه اول . مرده شیفت کاریش جوری بود که دو شبانه روز سر کار بود و یک شبانه روز خانه . هر شب که سر کار بود آخر شب پسر جوانی می آمد کلید به در می انداخت و بی سر و صدا بالا می رفت صبح زود هم می رفت ! هر وقت شوهر زحمتکش او را می دیدم یا بعضی شب ها برای شب نشینی خانه ما می آمدند حرصم می گرفت اما کاری نمی توانستم بکنم ....
سه ) ...

آقا تبعیض جنسیتی را دیگه نمی شود جنسیتی نکرد آخه
خودش جنسیتی است دیگر

منصفانه بگویید اینجا کدام انگشت اتهام رفته بسوی مردها ؟
انگشت اتهام بسوی برقرار کنندگان و حامیان تبعیض هاست نه مردان . شاید در این میان مسئولیت زنان بیشتر هم یاد آوری شده است.

مورد اول )یاد فیلم همیشه پای یک زن در میان است افتادم :) زن ها که همه فرشته نیستند مادر فولاد زره هم هستند گاهی :))
خوب احتمالاً این زوج مشکل ارتباط جنسی داشته اند با همدیگر . همین که با وجود چنین مشکلی همچنان زن و شوهر مانده اند خودش تبعیض جنسیتی است . تابویی که برای طرح چنین مشکلاتی وجود دارد نشانه تبعیض است .

مورد دوم ) چرا حرص ؟ به آن مرد می گفتید با زنش مهربان تر باشد !
زن برای این کار باید تاوانی مثل سنگسار شدن را بپردازد و مرد کافی است بگوید زن صیغه ای من است و شرعی هم هست . ازش قدردانی هم می کنند به خاطر بیشتر مرد بودنش
تبعیض اینجاست آقای برزین .
در تفاوت سهمگین مرد بی تعهد و زن بی تعهد !

اردی بهشت چهارشنبه 21 تیر 1391 ساعت 11:09 ب.ظ http://ordibehesht-z.blogfa.com/

در طول تاریخ و در همه جای دنیا، با زنان طوری برخورد شده که هرچقدر هم که از نظر مالی و تحصیلات و اجتماعی، در سطح بالایی باشن، خودشون رو ناخودآگاه نیازمند وجود و حضور یک مرد در زندگی می بینند.به همین خاطر هست که خانم هایی که به خودشون جرأت می دن و حق طلاق رو از آن خودشون می کنن، کمه. چون خیلی مردها هستند که با شنیدن این شرط، پا به فرار میگذارن. به همین خاطره که زنی حاظر میشه با در کنار یک هَوو به زندگی ادامه بده و مثال های دیگه...
البته به نظر من، استقلال زندگی زن و مرد و بی توجهی به وابستگی و نیازمندی این دو به هم، اصل و پایه ی زندگی و وجود رو زیر سوال می بره. ما به هم نیازمند هستیم ولی به چه قیمت؟ به قیمت تحمل بدترین حرف و حدیث ها و توسری خوردن ها ؟

زن و مرد به هم نیازمندند . بهم وابسته اند
هر دو انسانهای کاملی هستند ..و حقوق برابر دارند و اینها پایه هیچ زندگی و وجودی را زیر سوال نمی برند .

مهدی نادری نژاد پنج‌شنبه 22 تیر 1391 ساعت 08:17 ق.ظ http://www.mehre8000.blogfa.com

با سلام
در کنار این تابلو، تابلوی سه‌زبانه دیگری هم به‌چشم می‌خورد که این‌بار جمله‌ای از آیت‌الله صانعی است: «باید به همگان اعلام داریم که در اسلام نه تبعیض وجود دارد و نه تضییع حقوق و نه ظلم به افراد و همه انسان‌ها مکرم‌اند و محترم «ولقد کرمنا بنی‌آدم» کما اینکه در حقوق اسلام تبعیض نژادی نیست و سفید و سیاه برابرند، تبعیض نژادی،جنسیتی و ملیتی نیز وجود ندارد».

روی‌خوش آیت‌الله با صدای پر التهاب ایشان در کنار این تابلو و کتابخانه‌ای پر از کتاب‌های فقهی از تحقیق‌ها و بررسی‌های ایشان، فضایی را فراهم کرد تا ایشان با نگاهی به دین اسلام و نقش زن در اسلام، وضعیت امروز زن در جامعه ایران را به‌خوبی تشریح کنند، آنچه منتشر می‌شود، مطلبی است که دفتر آیت‌الله صانعی از مصاحبه خبرنگاران ایلنا با ایشان تنظیم کرده:

حضرت آیت‌الله العظمی صانعی در این دیدار که در آستانه هفته بزرگداشت مقام زن انجام شد، فرمودند: «بنده معتقدم امتیازاتی که در اسلام برای زن قرار داده شده، دنیای بشریت تا به امروز به آن نرسیده است و نخواهد هم رسید.»

ایشان افزودند: «این مدعی یک شاهد زنده دارد و آن این که اسلام خواسته است استمرار همه هدایت‌ها و همه رهنمودهایش به واسطه یک زن صورت پذیرد، براین اساس می‌بینیم رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) با این که فرزند پسر داشته اما آنها قبل از وفات حضرت رسول بر اساس حکمت الهی و اراده خداوند از دنیا می‌روند؛ یعنی سلسله علل و عوامل را خدا طوری قرار داده که اینها از دنیا بروند و تنها فاطمه(سلام الله علیها) بماند و نسل پیامبر و جانشینان ایشان یعنی ائمه معصومین (علیهم السلام) که هدایتگر بشریت تا روز قیامت هستند از فاطمه و فرزندان فاطمه باشند و شما می‌بینید که ائمه معصومین (سلام الله علیهم اجمعین) عنایت داشته‌اند که به عنوان ابن رسول الله خوانده بشوند. با این که پسر امیر المومنین‌اند اما می‌خواستند به آنها بگویند یابن رسول الله و دشمنان آنها هم یعنی حکومت‌های ظالم مخصوصا بنی‌عباس اصرار داشتند که واژه یابن رسول الله از بین برود و لذا با ائمه و یا شاگردان آنها محاجه می‌کردند که اینها فرزندان دختر پیغمبرند و فرزند دختر، فرزند نمی‌شود! »

آیت‌الله صانعی افزودند: «این نکته گویای این است که اسلام تا چه حد به زن و حقوق زن عنایت داشته است. نمی‌خواهم تنها مدح و تعریفی کرده باشم و کلی‌گویی کرده باشم. کلی‌گویی خیلی آسان است اما واقعیت این است که در اسلام با این حرکت از نظر عمل تمام ارزش‌ها به زن داده شده است. یعنی نمی‌شود یک کسی ابن رسول الله باشد به واسطه حضرت زهرا و بعد بیاید حقی را از زن‌ها از بین ببرد، چون فی‌الواقع حق را از مادر خودش از بین برده است و این از یک انسان عادی سر نمی‌زند چه برسد از ائمه معصومین (علیهم السلام).»
**************************************
۹فتوای آیت‌الله صانعی که از نظر برخی علما بدعت است
http://www.khabaronline.ir/news-34257.aspx

برزین پنج‌شنبه 22 تیر 1391 ساعت 08:59 ق.ظ http://ghalameh.blogfa.com

سلام مجدد
عرض بنده هم این بود که تبعیض جنسیتی هست و شکی درش نیست اما تمام حرف من همان صحبت خودتان است که در ایجاد تبعیض جنسیتی ، فقط مردها متهم نیستند ، نقش خود زنان در این مسئله کم نیست .

مورد اول : متوجه نشدم تبعیض جنسیتی در اینجا متوجه مرد است یا زن ؟

مورد دوم : خیلی جالبه ! . اگر یک مرد به زنش خیانت کرد می شود هوسباز و بوالهوس و .... اما اگر زنی به شوهرش خیانت کرد باید به مرد او بگوییم کمی با زنش مهربان تر باشد !!!!

مجسمه پنج‌شنبه 22 تیر 1391 ساعت 10:06 ق.ظ http://fafaaaaa.blogfa.com

بانو :
باید به امید روزی که همه این تبعیض ها از میان برداشته بشه بمونیم البته اگر عمرمون قد بده

سلمان محمدی پنج‌شنبه 22 تیر 1391 ساعت 10:49 ق.ظ http://salmanmohammadi.blogsky.com

سلام. ببین خانم پارسایی محترم. شما حرف مرا بد فهمیده اید: من گفته ام "برابری حقوقی زن و مرد، آری!" از این واضحتر؟ آن وقت میفرمایید "این که زنی نمی تواند و جرات ندارد حق طلاق داشته باشد از زنانگی اوست؟ زنی که شعورش نادیده گرفته می شود بخاطر زنانگی اوست ؟"
"حق" طلاق جزء "حقوق" نیست، جزء چیست؟!!!!

حالا لطفا کمی فکر کنید که چرا حرفِ به این واضحیِ مرا نفهمیدید؟

معنای "نفی تفاوتهای حقیقی آنها، هرگز!" جز این نیست که مثلا در خانة ما اگر قرار باشد یک بار سنگین از جایی به جای دیگر برده شود، منِ برابری طلب نمی گویم "ما با هم برابریم، پس این کار هم باشد بر عهدة خانمم". توجه به تفاوتهای حقیقی زن و مرد یعنی خانمها به طور طبیعی بیشتر از مردها به آراستگی شان توجه میکنند. یعنی خانمها به طور طبیعی به وظایف درون خانواده و مردها به طور طبیعی به وظایف بیرونِ خانواده - مثل کار و حتی زدن بنزین و تعمیر ماشین و پرداخت قبضها - بیشتر اهمیت میدهند. یعنی خانمها میفهمند که برای خانه چی لازم است و به مردها سفارش میدهند که برگشتنا آنها را بخرد. یعنی که من اگر مهمان بخواهم ببرم خانه باید از خانمم اجازه بگیرم و خانمم نه. یعنی درک فضایی و هندسی زنها به طور کلی از مردها ضعیفتر است و به همین دلیل در پارک کردن ماشین و این قبیل کارها بیشتر از مردها مشکل پیدا میکنند.
شما ممکن است حتی برخی از این مصادیق را قبول نداشته باشید، ولی نفس تفاوت حقیقی زن و مرد را نمیتوانید انکار کنید.

فکر میکنم شما دچار پیشفرضهایی در بارة ما دین باوران هستید و از همین رو در حرفهای من چیزی را خواندید که انتظار داشتید از یک دین باور بشنوید.
تا حدودی هم به شما حق میدهم: این پیشفرضها را قرائت حاکم از دین بر شما تحمیل کرده. ولی ما تا ذهن مان را از این پیشفرضهای تحمیل شده رها نکنیم، گمان نمیکنم به رهاییهای دیگر بتوانیم برسیم.

ستاریان پنج‌شنبه 22 تیر 1391 ساعت 07:41 ب.ظ http://mostafasatarean.blogsky.com

سلام
بحث تجاوز که نیست! توجه کنید
یک مرد تنوع طلب و زیادی خواه و... به دنبال رابطه ی خارج از ضابطه می رود، بسیار خب فعل او قبیح است. اما آیا با یک موجود فضایی یا مریخی رابطه را برقرار می کند؟! نخیر با همین زنها و دختران این کره ی خاکی که شما چنین معصوم و مظلوم و زندانی و جذامی معرفی می کنید ارتباط برقرار می کنند! اصولا رابطه امری طرفینی است و چون عرضه هست تقاضا هم هست و این قاعده در همه جای دنیا فارغ از هر دین و مسلک و مذهب و بی توجه به دینداری و بیدینی صادق است وتمایل ملحدان به اینکه هر بدی را به دین و دینداری بچسبانند و هر خوبی را ذاتی الحاد و بیدینی بخوانند ، باعث نمی شود دیگران اعم از دیندار و غیر دیندار با ایشان همراه شوند. اصولا انسان اگر خواست از مرز انسانیت خارج شود و به حیوانیت برسد دین و غیر دین مانع او نمی شود و چنین انسانی در حیوانیت بیش از پیش فرو خواهد رفت و با رهانیدن این زنان از زندانی که تبعیض جنسیتی می خوانند و وارد کردن یک جذامی در جامعه، کمک به گسترش جذام و فساد است همانطوریکه در غرب اتفاق افتاده است و با میل و رغبت و هر گاه اراده می کنند با هر کسی که دلشان خواست رابطه برقرار می کنند و قطع می کنند و ... واصولا رابطه حکم برگ سهام را پیدا کرده است که می شود در هر لحظه و درصورت تمایل برای سود بیشتر فروخت!
راستی خاطرتان هست شما و دیگر خانمها در مواجهه با مسئله ی شهلا جاهد و قتل همسر ناصر محمدخانی چه موضعی داشتید؟

ستاریان پنج‌شنبه 22 تیر 1391 ساعت 08:55 ب.ظ http://mostafasatarean.blogsky.com

سلام
شاهد هم از غیب رسید:)
http://www.tabnak.ir/fa/news/257505/زنی-که-10-سال-برده-بود
زنی که 10 سال برده بود
کد خبر: ۲۵۷۵۰۵تاریخ انتشار: ۲۲ تیر ۱۳۹۱ - ۱۹:۰۳
مقامات ایالت ویرجینیای غربی آمریکا مشغول بازپرسی مردی هستند که حدود 10 سال با زن خود همچون برده برخورد و به شدت با او بدرفتاری می کرد.

به گزارش واحد مرکزی خبر به نقل از خبرگزاری آلمان، مقامات شهر جکسون اعلام کردند این مرد 37 ساله بازداشت شده و متهم است که زن خود را شکنجه داده و زنجیر کرده است.

راضیه جمعه 23 تیر 1391 ساعت 05:16 ب.ظ

با اینکه باید به راهکار اندیشید موافقم اما به نظرم همانقدر که زنها مقصرند مردها هم هستند

راضیه سه‌شنبه 25 شهریور 1393 ساعت 12:00 ب.ظ

سلام، من به آرشیوت سری زدم ورای نوستالژی لذت بخش متوجه شدم اونزمان همه کامنتها را نخواندم الان از پاسخهایت به کامنتها دو سوال دارم
1/ در پاسخ گون نوشته ای:
"زن و مرد تفاوتهای زیستی دارند . همان تفاوتهای زیستی در رفتارها کنش ها احساسات و نحوه استفاده از عقل تفاوت هایی را ایجاد می کند تاکید می کنم این تفاوتها نه کمبودند نه برتری . منبع موثقش هم انسانهای اطراف شما هستند ."
یعنی احساس زن و مرد و نحوه بهره از عقلانیتشان باهم متفاوت است؟ مثلا زنها عاطفی ترند؟ یا مثلا مردها در ریاضیات نیمکره چپ مغز و ... قویترند؟
ممنون میشم بگویی منظورت از تفاوت احساسات و استفاده متفاوت از عقل چیست؟
2/در پاسخ این قسمت کامنت آقای ستاریان {"در منابع انگلیسی اگر سراغی از تبعیض جنسیتی بگیرید خواهید دید که کسانی هستند که بر علیه شعار تبعیض جنسیتی برخاسته اند! چرا که حاصل مبارزه با تبعیض جنسیتی ، چیزی جز ابزار لذت شدن زن برای مرد نداشته است. نگاهی به ویکیپدیای انگلیسی لااقل چنین می گوید.}
نوشته ای "
در پست دیگری خواهم گفت که چرا کارهای مقابله با تبعیض جنسیتی این گونه تفسیر می شوند"
که ظاهرا مجالش فراهم نشده، ممنون میشم اگر فرصت داری پاسخم را بدهی حتی کوتاه، البته اگر نظرت تغییر نکرده!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد